شخصیت وابسته

مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته از لحاظ عاطفی وابسته‌ی دیگران می‌شوند و شدیدا سعی دارند که دیگران را خشنود کنند. این افراد رفتارهای محتاج‌گونه، منفعلانه و چسبنده نشان می‌دهند و ترس از جدایی دارند. سایر ویژگی‌های این نوع اختلال شخصیتی عبارت‌اند از:

  • ناتوانی در تصمیم گیری بدون توصیه‌ و قوت‌‌قلب دیگران (این رفتار حتی درمورد تصمیمات عادی روزمره مانند انتخاب لباس نیز صدق می‌کند)؛

  • پرهیز از مسئولیت‌های بزرگسالی، آن هم از طریق اتخاذ رفتارهای منفعلانه و حاکی از درماندگی و درنتیجه تکیه بر همسر یا دوستان در تصمیم‌گیری درمورد مسائلی مانند انتخاب محل کار و زندگی؛

  • ترس شدید از ترک‌شدن و احساس ویرانی و درماندگی درصورت اتمام یک رابطه (این افراد معمولا پس از اتمام یک رابطه بلافاصله رابطه‌ی دیگری را شروع می‌کنند)؛

  • حساسیت شدید نسبت به انتقاد؛

  • بدبینی، عدم برخورداری از اعتماد به نفس و باور به اینکه نمی‌توانند از خودشان مراقبت کنند؛

  • خودداری از مخالفت‌کردن با دیگران به‌دلیل ترس از ازدست‌دادن حمایت و تأیید دیگران؛

  • ناتوانی در شروع‌کردن و به‌دست‌گرفتن پروژه‌ها و وظایف مختلف به‌دلیل عدم اعتمادبه‌نفس؛

  • احساس دشواری از بابت تنهاماندن؛

  • تمایل به تحمل بدرفتاری‌ها و سوءاستفاده‌های دیگران؛

  • اولویت‌دادن به نیازهای حامیان‌شان؛

  • تمایل به ساده‌لوحی و خیال‌بافی.

اختلال شخصیت وابسته
اختلال شخصیت وابسته

اختلال شخصیت وابسته به چه علتی بروز می‌کند؟

علت دقیق ابتلا به اختلال شخصیت وابسته هنوز شناخته‌شده نیست. اما گفته می‌شود که این اختلال بر اثر ترکیبی از عوامل زیستی، رشدی، مزاجی و روانی بروز می‌کند. عده‌ای از پژوهشگران معتقدند که تربیت فرزندان به‌شیوه‌ی مستبدانه یا با مراقبت‌های افراط‌گونه ممکن است موجب پاگرفتن ویژگی‌های شخصیت وابسته در افراد مستعد ابتلا به این اختلال شود

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.


چه رابطه ای بین اختلال شخصیت وابسته با جنسیت وجود دارد؟

بطورکلی بروز اختلال شخصیت وابسته در زنان در مقایسه با مردان بیشتر است. این تفاوت معنی دار می تواند ریشه در چند عامل داشته باشد. در درجه اول باید در نظر داشت دختران بیشتر از پسران تشویق به وابسته بودن به دیگران می شوند. آنها تشویق می شوند تا افرادی حامی و مراقبت کننده باشند و نیازهای دیگران، به ویژه نیاز مردان را به نیاز خود ترجیح دهند.
دوما، تاثیر بعد فرهنگی است. در بعضی فرهنگ ها، دختران وابسته، منفعل، خدمتگزار و فداکار را به دختران مستقل خود محور و فعال ترجیح می دهند و دلیل آخر استراتژی های متفاوتی است که زنان و مردان در شرایط استرس آور از خود نشان می دهند.
مردان در چنین شرایطی به خشونت یا دیگر راهبردهای انفعالی متوسل می شود.اما زنان احتمالا به گریز، فرار و راهبردهای انفعالی روی می آورند.

بخوانید:اولین کتاب هیپنوتیزم بالینی در ایران

انواع شخصیت وابسته کدام اند؟

یکی از روان شناسان به نام میلون، پنج نوع مجزای اختلال شخصیت وابسته را شناسایی کرده است. در هر کدام از انواع این اختلال، علاوه بر خصوصیات اصلی اختلال شخصیت وابسته، ویژگی های خاصی بارز است که آن ها را از دیگری متمایز می کند.

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.

این انوع عبارت اند از:

* شخصیت وابسته مضطرب:

وابسته های مضطرب معمولاً مخلوطی از خصوصیات شخصیت وابسته و شخصیت اجتنابی را از خود نشان می دهند. این افراد اغلب به روابطی ادامه می دهند که تمایلات وابستگی و چسبندگی آنان را ارضا کند. آن ها تمایلی به خودمختاری و استقلال ندارند. وابسته های مضطرب تنها در صورتی احساس امنیت می کنند که به منابع قدرت بچسبند. این افراد همیشه از طرد شدن هراسان هستند و در صورت دور شدن از کسانی که به آن ها وابسته هستند، دچار اضطراب جدایی می شوند. وقتی دیگران نتوانند نیاز به امنیت آن ها را درک کنند و به آن ها اطمینان دهند که برای همیشه در کنارشان هستند، به شدت مضطرب می شوند. این اضطراب می تواند به شکل خشم نسبت به آنان، متجلی شود، البته خشمی که فروخورده می شود و به ندرت ابراز می شود. علاوه بر احساس ترس و خشم، پیش بینی مداوم وقوع اتفاقات بد، آشفتگی و بیقراری نیز در این افراد زیاد دیده می شود.
 

* شخصیت وابسته مطیع:

این گروه از طرد شدن می ترسند و چنین چیزی سبب می شود که نتوانند با طرف مقابل صمیمی شوند. این افراد در روابط خیلی فروتن هستند و به قیمت زیر پا گذاشتن عقاید ارزش های شان از تعارض و درگیری اجتناب می کنند. وابسته های مهربان و مطیع به اطرافیان اجازه می دهند، نقش قدرتمند و فعالی در زندگی آن ها داشته باشند تا آن جا که مسئولیت های خود را به دوش آن ها می اندازند. این افراد احساس ارزشمندی نمی کنند و تنها به روابط شان با دیگران اهمیت می دهند. وابسته های مطیع برای جلب حمایت دیگران و دوری از سرزنش و انتقاد آنان، حتی ممکن است خود را ناراحت و بیمار نشان دهند.

این نوع وابسته ها بسیار تأیید طلب هستند. آن ها خود را از درون قبول ندارند و تنها با تأیید گرفتن از دیگران احساس ارزشمندی می کنند. نگرش آن ها نسبت به زندگی سطحی است، بسیار فداکارند، زندگی را خیلی ساده می گیرند و اغلب آماده اند تا نقش یک فرد زیردست را ایفا کنند. موافقت بیش از اندازه با دیگران از آن ها شخصیتی مطیع و سرسپرده می سازد و از آن جایی که در درون، خود را قبول ندارند، از خود احساس رضایت نیز نمی کنند و اغلب در مواجهه با مشکلات و چالش های زندگی احساس درماندگی می کنند.
 

* شخصیت وابسته نابالغ:

این افراد نسبت به جهان دیدگاهی کودکانه دارند و از مهارت های کمی برای سازگاری با محیط برخوردارند. بعضی از این افراد برای سازگاری با پیرامون خود انرژی زیادی صرف می کنند.
برخی دیگر از آن ها خیلی آسان گیر هستند و هیچ آرزویی را در خود رشد نمی دهند. برخی از افراد وابسته در هیچ زمینه ای از زندگی به موفقیت نمی رسند و در همه ی زمینه ها کودک باقی می مانند. این افراد معمولاً بزرگ سالانی هستند که فعالیت های کودکانه، مانند بازی یا تفریحات کودکانه را ترجیح می دهند، و اغلب مایل هستند که با افراد کم سن و سال معاشرت کنند، آن ها از مسئولیت های بزرگ سالی گریزان هستند، از جاه طلبی امتناع می کنند و اگر اوضاع به گونه ای پیش برود که بتوانند به فعالیت های کودکانه ی خود ادامه دهند، بسیار احساس رضایت می کنند.
 

اختلال وابسته
اختلال وابسته

* شخصیت وابسته غیر مؤثر:

این افراد تمایلات اسکیزوئیدی را در کنار وابستگی نشان می دهند. آن ها انرژی کمی دارند، سریع خسته می شوند و اکثراً ساکت و در خود فرورفته هستند. برخلاف بیماران اسکیزوئید، وابسته های غیر مؤثر می توانند عواطف دیگران را بفهمند و با آن ها همدلی کنند؛ هر چند این میزان کم تر از حد طبیعی است. افرادی که دارای این نوع شخصیت هستند، در کل انگیزه ی کمی دارند و اغلب مسئولیت های زندگی را نادیده می گیرند. وابسته های غیر مؤثر به یک سلسله عقاید منفی مخرب (مانند «هر کاری بکنند، زندگی شان فرقی نخواهد کرد») پایبندند. آن ها به سرنوشت اعتقاد دارند و هر اتفاقی را به شانس و تقدیر نسبت می دهند به همین دلیل زندگی این افراد معمولاً یکنواخت است و تغییرات عمده، کم تر در آن دیده می شود. از آن جایی که انگیزه و هدفی برای زیستن ندارند، در واقع به جای زیستن به زندگی ادامه می دهند.
 

* شخصیت وابسته ایثارگر:

در این نوع شخصیت وابسته، ویژگی های خودآزارگری نیز دیده می شود. شخصیت های وابسته ی ایثارگر بیش تر از وابسته های مطیع، به برقراری روابط با دیگران اهمیت می دهند. این نوع شخصیت های وابسته، هویت خود را از دست می دهند و برای رسیدن به ثبات هیجانی، خود را ناچار می بینند به طور کامل با دیگران یکی شوند.
با از دست دادن احساس هویت و استقلال، فرد خود را ناچار می بیند که به شدت مطیع و منقاد دیگران شود و به اصطلاح در دیگری ذوب می شود و مانند او فکر و رفتار می کند، به طوری که حتی ارزش های خود را زیرپا می گذارد و به ارزش های دیگری می چسبد. برای مثال عقاید دیگران را می پذیرد و عقاید خود را نفی می کند.
زندگی وابسته های ایثارگر، حول رضایت دیگران می چرخد. و بدین ترتیب آن ها با جلب رضایت دیگران موجبات آزار خود را فراهم می آورند و با ایثار و از خودگذشتگی بیمارگونه به لذت عمیق می رسند.

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.

یک مثال

سوزان زن سفیدپوست متعلقه‌ای در اواخر دهه سوم زندگی است که حدود 15 سال است به درمانگاه سرپایی مراجعه می‌کند. در اولین مصاحبه‌ای که با مشاور جدید درمانگاه انجام می‌دهد، بعضی از ویژگی‌های (علائم) اختلال شخصیت وابسته را نشان می‌دهد :

بخوانبد:علت عاشق شدن چیست؟؟؟

م : مشکل شما چیست؟ 
ب : (مکث) نمی‌دانم به سوال شما چطور جواب بدهم شاید شما بتوانید به من بگوید جریان چیست؟ (بعد از 15 سال هنوز مستقلا نمی‌تواند مشکل خود را توضیح دهد) 
م : شاید بتوانید با گفتن اینکه آخرین مشکلاتان چه بوده ، به من کمک کنید؟ 
ب : واقعا به راهنمایی شما احتیاج دارم. شاید بتوانید مشکلات من را مشخص کنید. من به راهنمایی شما احتیاج دارم. 
م : شما دوران سختی را سپری کرده‌اید؟ 
ب : بلی ، دکتر قبلی می‌گفت از وقتی که شوهرم مرا تنها گذاشت و طلاقم داد، مردم از من سوء استفاده می‌کنند. اگر شوهرم طلاقم نداده بود، وضعیتم بهتر بود. اما شوهرم می‌گفت: ”من خیلی به او می‌چسبم و برای همین مرا ترک کرد. ولی هر کاری می‌توانستم برایش کرده بودم.” (مشاور نظر خود بیمار رادر مورد مشکلاتش جویا می‌شود ولی او نظر پزشک قبلی خود را می‌گوید.) 
م : الان تنها زندگی می‌کنید؟ 
ب : نه ، برگشتم پیش مادرم. او هیچ وقت از شوهرم خوشش نمی‌آمد. الان هم من با کسی قرار نمی‌گذارم، حتی بیرون هم نمی‌روم. چون نمی‌خواهم مادرم را ناراحت کنم (وابستگی به مادرش کاملا مشهود است). 

درمان شخصیت وابسته
درمان شخصیت وابسته

راه‌های درمان وابستگی

۱.باید مشخص کنید که در چه حوزه‌هایی به‌دیگران متکی هستید. در زمینه خرید خانه، رانندگی، انجام کارهای اداری و بانکی، درآمدزایی و شغل، ارتباطات اجتماعی با دیگران، بیان نیازها و خواسته‌های خود، مدیریت امور خانه، تربیت فرزندان و … . پس از روشن کردن حوزه وابستگی در خود، لازم است تا تکالیفی را برای خود به‌تنهایی یا بهمراه درمانگر مشخص کنید. این تکالیف نباید آنقدر سنگین باشد که از عهده آن بر نیایید و نه آنقدر سبک باشد که هیچ اضطراب و فشاری را در شما ایجاد نکند. به‌طور مثال می‌توانید از خرید کردن شروع کنید. اگر پیشتر هیچ تجربه‌ای در این زمینه نداشته‌اید و همواره به‌دیگران متکی بوده‌اید، ابتدا سراغ خریدهای کوچکتر بروید و خریدهای بزرگتری مانند تلویزیون و اجاق گاز را در مراحل بعدی انجام دهید تا میزان اعتماد به‌نفس شما در اثر خریدهای کوچکتر بالا رفته و آماده خریدهای بزرگتر شوید. این قانون درباره همه حوزه‌ها صادق می‌باشد. هر چقدر بیشتر تجربه انجام کارهای مختلف را داشته باشید، اعتماد به‌نفس شما بیشتر می‌شود و مراحل بعدی را راحت‌تر انجام می‌دهید. به‌خودتان بگویید که هیچ کس از زمان تولد نحوه انجام کارها را بلد نبوده است و تنها پس از آزمایش و خطا و ایجاد فرصت یادگیری برای خود بوده است که امور را فراگرفته است، پس من نیز قرار نیست در دفعات اول عالی عمل کنم و هیچ اشتباهی نداشته باشم. در صورت بروز اشتباه نیز فاجعه نمی‌شود و توانایی جبران کردن آن را دارم.

بخوانید:آیا میتوانم  لاغر شوم؟

هر تصمیم‌گیری مستقلانه‌ای، احساس اعتماد به‌نفس شما را بالاتر می‌برد. تا جای ممکن برای انجام امور نباید با پرس و جوی زیاد از دیگران، تأییدطلبی کنید. هر چقدر بیشتر درباره موضوعات مختلف بدون تأیید دیگران تصمیم‌گیری کنید، اعتماد بیشتری به تصمیمات خود پیدا می‌کنید. باید درک کنید که تنها یک تصمیم درست وجود ندارد و هر تصمیمی، نقاط قوت و ضعف خودش را دارد و دیگران نیز تنها بر اساس قضاوت خودشان نظر می‌دهند و در نهایت این شما هستید که بیشتر از همه نسبت به خودتان آگاهی دارید. به‌خود یادآور می‌شوید که تصمیمی که توسط خودتان اتخاذ شده، اگرچه لزوماً بهترین تصمیم نیست، زیرا هیچ تصمیمی بهترین تصمیم نیست و همه تصمیمات تنها در طیفی از مناسب تا نامناسب قرار می‌گیرند، ولکن احتمالاً به‌جهت آگاهی بیشتر شما از نیازها و اولویت‌هایتان مناسبتر از باقی تصمیمات خواهد بود.

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.

۲.اقدام دیگری که باید انجام دهید، آگاهی و مقابله با خطاهای شناختی خود است. شما باید با افکار شناختی عدم توانایی خود مقابله کنید (مقاله خطاهای شناختی را مطالعه کنید). افکاری همچون: خیلی این موضوع سخت است- از پس آن بر نمی‌آیم- شکست می‌خورم و … . اینها افکار غلطی هستند که از کودکی در ذهن شما جای گرفته است و اکنون شما آنها را به‌عنوان حقیقت قبول دارید، درحالیکه هیچ شاهدی بر واقعی بودن آنها ندارید. شما به‌دلیل این افکار غلط، راهکاری را برای خود اتخاذ کرده‌اید که عبارت است از پیدا کردن شخصی برای مراقبت از شما و تکیه کردن به او و کمتر خود را در موقعیت‌های تجربه کردن امور و در نتیجه یادگیری قرار داده‌اید.

برای مقابله با این افکار، مزایا و معایب این افکار را بنویسید. ب‌طور مثال، شما فکر می‌کنید که فردی ناتوان و کم‌مهارت هستید. باور ناتوانی خود را بررسی می‌کنید و ببینید چه شاهدی برای آن دارید. بررسی کنید که باور داشتن به این فکر، چه مزایا و معایبی برای شما دارد.

ویژگی-های-اختلال-شخصیت-وابسته
ویژگی-های-اختلال-شخصیت-وابسته

مزیت: باعث می‌شود تا شکست نخورم و امور به‌نحو بدی پیش نروند. باعث می‌شود تا با دیگری در ارتباط بمانم و تنها نشوم. معایب: بسیاری از مواقع سپردن کارها به‌دیگری و تأییدطلبی، از آنها تضمین نمی‌کند که من شکست نمی‌خورم. تکیه بر دیگران هزینه زیادی برای من دارد، از جمله مجبورم گوش به‌فرمان و مهربان باشم و از نیازهای خودم چشم بپوشم و همیشه محتاج دیگری بمانم. این باور باعث می‌شود هیچگاه جرات تجربه کردن امور را به‌خودم ندهم. ضمن آنکه من شاهدی برای ناتوان بودن خودم ندارم. این تنها باور من است. هیچوقت خود را در محک تجربه قرار نداده‌ام. بالعکس، در بعضی از امور که وارد شده‌ام خوب عمل کرده‌ام (مثال‌های آن را بنویسید).

بخوانید:خستگی تصمیم چیست؟؟؟

لازم به‌ذکر است که فرد وابسته، توانایی‌هایش را کمتر از حد واقعی آن تخمین می‌زند. بنابراین به‌خود یادآور شوید که توانایی‌تان بیشتر از پیش فرض شما است و به‌خود بگویید که این باور غلط من است که خود را کم‌توان و دارای مهارت اندک توصیف می‌کنم. من باید توانایی‌ها و مهارت‌هایم را بیازمایم و می‌دانم که اندک اندک مهارت‌های من بیشتر می‌شود. زیرا من مانند همه انسان‌های دیگر لازم است تا تجربه کنم و آنگاه یاد می‌گیرم.

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.

باور غلط دیگر افراد دارای اختلال شخصیت وابسته آن است که فکر می‌کنند در صورت مستقل شدن، تنها می‌شوند و فرد مستقل، فردی جدا و بدون رابطه است. این از خطای شناختی قطبی‌نگری یا صفر و صد دیدن امور است. در این مورد نیز باید مزایا و معایب مستقل شدن را بنویسید.

معایب: اگر کمتر به همسرم وابسته باشم و خودم کارها و مسئولیت‌هایم را انجام دهم، آنوقت زمان کمتری را با همسرم می‌گذرانم. در صورت مستقل شدن احتمالاً دیگر آنقدر به‌فکر رابطه‌ام نخواهم بود و رابطه‌ام به‌خطر می‌افتد. اگر مستقل شوم، خیلی احساس تنهایی می‌کنم.

مزایا: خیلی کارهای دیگر است که می‌توانم با همسرم انجام دهم. مستقل شدن به معنای تنها شدن نمی‌باشد، بلکه حتی فرد مستقل نیز تا حدی به دیگران وابسته است و وابستگی و استقلال یک طیف هستند.

شخصیت وابسته
شخصیت وابسته

اگر وابستگی مطلق و استقلال مطلق را دو سر یک بردار در نظر بگیریم، ویژگی‌های فردی را که دچار وابستگی مطلق است و یا به تعبیر دیگر، دارای اختلال شخصیت وابسته است را توضیح دادیم. اما ویژگی‌های فردی که دارای استقلال مطلق هستند، عبارت است از:

۱. همه کارها را به تنهایی انجام می‌دهد.

۲. همه تصمیمات را خودش به تنهایی و بدون در نظر گرفتن نظر دیگران می‌گیرد.

۳. هر چه به‌فکرش می‌رسد را بدون در نظر گرفتن تأثیرش بر دیگران بیان می‌کند.

۴. کاملاً مستقل و توانا است.

۵. به هیچ کس نیازی ندارد.

۶. خشن و تندخو است.

۷. تنها و جدا افتاده است.

همانگونه که ملاحظه می‌کنید، منظور از مستقل شدن آن نیست که از آن سوی بام بیفتید، بلکه انسان نرمال بین این دو حد قرار می‌گیرد که در عین آنکه درباره توانایی‌های خودش یقین دارد و می‌داند که به تنهایی قادر است از پس امور خود بر بیاید، ولکن در بعضی از امور با دیگران مشورت و همکاری می‌کند. نظر دیگران را در نظر می‌گیرد (ولکن دهن‌بین نمی‌باشد). در هنگام نیاز، نظر و مخالفت خود را آزادانه و بدون نگرانی از ناراحت شدن دیگران بیان می‌کند. برای انجام بهتر امور از دیگران کمک و مشورت می‌گیرد.

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.

۳.راه دیگر ایجاد حس خودبسندگی و استقلال تقویت مهارت‌های سه‌گانه زیر است: ۱) خوداظهارگری: بیان خواسته‌ها و نیازهای خود بدون ترس از دست دادن و طرد شدن و نه گفتن در زمان‌هایی که علاقه‌ای به انجام آن کار ندارید و در نظر گرفتن اولویت‌ها و هدف‌های خود در زندگی، ۲) قدرت تصمیم‌گیری: باید بدانید که توان تصمیم‌گیری شما نه کمتر و نه بیشتر از دیگران است. باید بدانید که هر انسانی امکان دارد اشتباه کند. شما ریسک اشتباه کردن را می‌پذیرید و تمرین می‌کنید تا به تنهایی و بدون تأییدطلبی و پرسیدن نظر دیگران تصمیم بگیرید. باید یاد بگیرید که به قدرت تصمیم‌گیری خود ایمان بیاورید، ۳) قدرت حل مساله: پس از تصمیم‌گیری امکان دارد در مواردی کارها آنگونه که فکر می‌کنید پیش نرود. معمولاً همینطور است. پس آماده هستید تا با هر مشکلی مقابله کنید. مشکل‌ها را بررسی کرده و سعی می‌کنید بهترین تصمیم ممکن را بگیرید. آزمایش و خطا را روند یادگیری می‌دانید.

بخوانبد:برای شاد بودن چه کاری را باید انجام دهم؟

در روش حل مساله، ابتدا مشکل را به‌طور دقیق تعریف می‌کنید؛ زیرا اکثر افراد مشکل را خیلی مبهم و ناقص درک می‌کنند. از خود بپرسید مشکل چیست، کی و کجا شروع شد، چه کسانی در بروز مشکل نقش دارند؟ در مرحله بعد، تمام راه‌حل‌های ممکن را بدون آنکه قضاوتی درباره خوب و بد آن داشته باشید، به‌ذهن بیاورید. در نهایت، معایب و محاسن هر روش را بررسی و ارزیابی کنید. پس از اجرای راه‌حل انتخابی خود، نتایج آن را با پیشبینی‌های خود مقایسه کنید. در صورتی که به نتیجه مطلوب نرسیدید، موانع را بررسی کنید و مجدداً سیکل بالا را تکرار کنید.

۴.به‌جهت غلبه بر ویژگی‌های وابستگی، باید مهارت کنترل خود را نیز کسب کنید. بدین منظور لازم است تا در طول دوره‌ای که بر ویژگی وابستگی خود کار می‌کنید، پیش از انجام هر تمرین (به‌طور مثال خرید کردن به‌تنهایی) شدت و مدت رفتارهای خود را ثبت کنید و پیشگویی خود را از نتایج انجام هر تمرین بنویسید. پس از انجام تمرین، نتیجه واقعی آن را نیز بنویسید.

نکته بعدی آن است که درک کنید استاندارد واقعی برای هر رفتار چه می‌باشد. افراد دارای اختلال شخصیت وابسته معمولاً استانداردهای غیرواقع‌بینانه‌ای دارند. به‌طور مثال، فرد باید درک کند که آیا نیاز او به طلب کمک از دیگران واقعی است و یا آنکه ناشی از اطمینان‌طلبی در او می‌باشد. شما نباید انتظار استانداردهای بالا و غیرقابل وصول از خود داشته باشید. شما باید استاندارد معقولی را با کمک دیگری و یا درمانگر تهیه کنید.

شخصیت وابسته
شخصیت وابسته

و نکته آخر آنکه، شما باید پس از وصول به استانداردهایی که خودتان مطابق با توانمندی‌ها و ویژگی‌های خود تعریف کرده‌اید خودتان را تشویق کنید. شما نباید منتظر تحسین و تشویق دیگری باشید، بلکه بر اساس استانداردهای خود، باید خود را تشویق  کنید. در عین حال به خود یادآوری کنید که بهبود، فرایندی زمانبر است.

۵.کنترل اضطراب: در حین درمان، به‌طور معمول فرد احساس اضطراب زیادی می‌کند و لازم است تا اضطراب خود را به‌نحوی کنترل کند تا بتواند قادر بر انجام تمرین‌ها گردد و بتواند خود را با موقعیت‌های اضطراب‌زا به‌طور تدریجی مواجه کند. هرچقدر بیشتر اضطراب خود را مدیریت کنید، توان انجام کارهای مستقلانه بیشتری خواهید داشت. برای آگاهی بیشتر در این رابطه می‌توانید به مقاله اضطراب چیست؟ با نشانه‌های اضطراب و راه‌های درمان آن آشنا شوید، مراجعه کنید.

۶.فراگیری مهارت‌های اجتماعی: کمبود مهارت اجتماعی از جمله مواردی است که گروهی از افراد دارای اختلال شخصیت وابسته از آن رنج می‌برند. آنها به‌دلیل آنکه کمتر خود را در معرض تعاملات اجتماعی قرار داده‌اند، اعتماد به‌نفس لازم در این زمینه را ندارند. اگر شما نیز از این مشکل رنج می‌برید، لازم است تا مقاله راهنمای سریع برای افزایش اعتماد به‌نفس اجتماعی را مطالعه کنید

 برای دریافت  مشاوره با کیلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.

اختلال شخصیت وابسته تا چه حد درمان‌پذیر است؟

مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته می‌توانند درصورت پیگیری جلسات روان‌درمانی یاد بگیرند که چگونه تصمیمات مستقل‌تری در زندگی اتخاذ کنند.

آیا اختلال شخصیت وابسته قابل پیشگیری است؟

اختلال شخصیت وابسته چندان قابل پیشگیری نیست. اما افراد مستعد این اختلال می‌توانند با اقدام به‌موقع نسبت به درمان بر راهکارهای سازنده‌ی مقابله با بحران تسلط کافی پیدا کنند.

تکامل ساختار شخصیتی انسان فرایند پیچیده‌ای است که از همان سنین اولیه‌ی رشد آغاز می‌شود. روان‌درمانی به‌منظور اصلاح شخصیت زمانی نتیجه‌بخش‌تر واقع خواهد شد که نه‌تنها زودهنگام و به‌موقع صورت بگیرد، بلکه خود فرد نیز تاحدزیادی مایل به تغییر باشد و نیز رابطه‌ی سازنده‌ای بین بیمار و درمانگر برقرار شود

 

بیشتر بخوانید
قانون جذب چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *