رویکرد روایت درمانی

رویکرد روایت درمانی

روایت درمانی در میانه‌های دهه هشتاد میلادی توسط «مایکل وایت» و «دیوید اپستون» بنیان نهاده و به این نام ارائه شد. با این وجود خود مایکل وایت و دیوید اپستون در همان سال‌های نخستین مطرح کردند که با نامگذاری روش‌های روایی کار به روایت درمانی موافق نیستند. آن‌ها مطرح کردند که این نامگذاری برخلاف فلسفهٔ زیربنایی روش‌های کار روایی (پساساختارگرایی) می‌باشد و همچنین واژهٔ “درمانی” با رویکردی که روایت درمانگران به مراجعین دارد سازگار نیست.

عبارت «روایت درمانی» مفهوم ویژه‌ای دارد و با روانشناسی روایتی (داستانی) که از داستان‌ها و قصه‌ها به عنوان ابزار درمانی استفاده می‌کنند (قصه درمانی)، یکسان نیست. در واقع روایت درمانی مربوط به تئوری و تحقیقات و اندیشه‌های سبک کاری «مایکل وایت»، «دیوید اپستون» و افراد دیگری است که برای گسترش این رویکرد تلاش کرده‌اند.

بطور خلاصه رویکردهای روایی بر این نگرش استوارند که هویت فرد عمدتاً بر اساس روایت‌ها و داستان‌های فرد از زندگی اش شکل گرفته‌است؛ چه برگرفته از روایت‌های کاملاً شخصی اش و چه برگرفته از روایت‌های عموماً فرهنگی-اجتماعی که در بستر زندگی افراد در جریان هستند. با این دیدگاه، هویت افراد از دید فلسفهٔ پساساختارگرایانه و به طبع آن روش‌های کار روایی، یک مفهوم سیال و دائماً در حال تغییر در نظر گرفته می‌شود. نتیجه‌گیری‌های هویتی که برای فرد یا گروهی مشکل آفرین هستند، در نتیجهٔ تسلط و غلبهٔ روایتِ آمیخته به مشکل پدید می‌آیند (داستانِ مشکل آمیخته). غلبهٔ روایت‌های آمیخته به مشکل بر داستان فرد، به قیمت به حاشیه رانده شدن برخی روایت‌های مطلوب فرد از زندگی اش تمام می‌شود. این دانش و هویتِ به حاشیه رانده شده توسط گفتمان‌های برجسته تری، رد صلاحیت می‌شوند و در نتیجه روایت‌های آمیخته به مشکل داستان فرد را در بر می‌گیرند. همچنین عبارت‌های دو قطبی همانند «سالم و ناسالم»، «طبیعی و غیرطبیعی»، «کارآمد و ناکارآمد» پیچیدگی داستان تجارب فرد را نادیده می‌گیرند و از معانی مورد نظری که فرد در محیط و شرایط زندگیش به آن تجارب می‌بخشد، چشم پوشی می‌کنند.

رویکرد روایت درمانی
رویکرد روایت درمانی

 رویکرد روش‌های کاری روایی

نگرش کلی روایت درمانی بر مبنای چگونگی روایت داستان‌هایی که از زندگی خویش نقل می‌کنند استوار است. واژهٔ «روایت» بازگوی چند داستانی بودن هویت ما و معانی مربوط به آن‌ها است. روایت درمانی به فرد یاری می‌دهد تا مسیر داستان گویی متفاوتی از مسیرِ مشکل را برای خویش روشن کند؛ مسیری که شامل آمال، ارزش‌ها و تعهدات خود فرد است. یک روایت درمانگر مشتاق است تا فرد را یاری رساند تا بتواند مسیرها، روایت‌ها، اشکال مختلف بخش‌های زندگی، فرصت‌ها و احتمالات مختلف را به‌طور گسترده‌ای در زندگیش ترسیم کند.

روایت درمانگر به‌طور هم‌زمان فرد را به تحقیقی مشترک دربارهٔ تأثیرات گستردهٔ مشکل در زندگی خود و اطرافیانش نیز ترغیب می‌کند. در این مسیر به جای تمرکز بر مشکل به عنوان بخشی از ماهیت وجودی فرد، با تمرکز بر تأثیرات احتمالی یک مشکل در زندگی وی، روایت درمانگر میان فرد و مشکلش فاصله‌ای ایجاد می‌کند. نمود بزرگ این مفهوم در روایت درمانی شعار «فرد مشکل نیست، بلکه مشکل، مشکل است» روایت درمانی سعی در جداسازی ماهیت فرد از مشکلش دارد.

روایت درمانی سعی دارد برخلاف بسیاری از رویکردهای دوره مدرنیست که ویژگی‌ها و مشخصات افراد را به‌طور قطع به یقین بخشی از ماهیت وجودی آن‌ها می‌دانستند، مشکلات افراد را از خود آن‌ها جدا کند و با استفاده از تکنیک «بیرونی سازی» (به انگلیسی: Externalization) این نگرش را در فرایند کار با مراجعین عملی می‌سازد. حتی نقاط قوت و توانایی‌های مثبت فرد نیز بیرونی‌سازی می‌شود تا فرد بتواند روایت بهتر و شفاف تری از ماهیت زندگی و خویشتن خویش کسب کندطی فرایند بیرونی سازیِ مشکل، کارِ بررسی و تحلیل تأثیرات احتمالی مشکل برای فرد آسان تر می‌شود.

نمونه‌ای دیگر از فرایند «بیرونی سازی» زمانی میسر می‌شود که فرد آمال و آرزوها، مقاصد، ارزش‌ها و تعهداتش را کنکاش می‌کند و با آن‌ها در ارتباط نزدیک قرار می‌گیرد. وقتی ارزش‌ها و اهداف فرد در بخش‌هایی از زندگیش نمود پیدا می‌کنند و مکان یابی می‌شوند، این ارزش‌ها و اهداف می‌توانند تجربه و در نتیجه روایت فرد از زندگیش را بازنویسی کنند و در نهایت در برابر مشکلات احتمالی زندگی اش مقاومت ایجاد کنند.

 بخوانید:آموزش مهارت زندگی به کودکان

رویکرد روایت درمانی
رویکرد روایت درمانی

روایت درمانگر در طول روند مشاوره، تمرکز بر روایت گویی فرد مراجعه‌کننده دارد. ارتباط میان روان درمانگر و فرد در این نوع از روان درمانی (مشاوره) یک ارتباط همسطح و یاری گرانه است و نه از نوع ارتباط یک متخصص با فرد مراجعه‌کننده. در این ارتباط تلاش مشاور بر این است تا روایت فرد از خویشتن و زندگی اش باصطلاح قوی تر و ضخیم‌تر شود. طی این روند، روایت درمانگر سوالات ویژه‌ای را می‌پرسد تا حوادث و وقایع زندگی فرد، از مختصات تازه و روشنی روایت شوند. مختصاتی که تاکنون بخشی از طرح و نقشهٔ داستانِ مشکل آفرین نبوده‌است.

در سطح عملی، روایت درمانی شامل فرایند «ساختار شکنی» و «معنا سازی» یا «ساختار سازی» تازه برای فرد مراجعه‌کننده است. این فرایندها طی روند خاصی از پرس و جو و همکاری متقابل میان روایت درمانگر و فرد مراجعه‌کننده انجام می‌شوند. روایت درمانی می‌تواند در زمینه‌های خانواده درمانی، مشاوره روان‌شناسی، روانشناسی آموزش و بسیاری زمینه‌های مرتبط دیگر مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه روایت درمانگران مختلف، روش‌های گوناگونی برای کار دارند (بعنوان نمونه «دیوید اپستون» از نامه نگاری و مدارک نگاری دیگری با مراجعینش استفاده می‌کند)، با این وجود عناصر کلیدی و محوری در میان تمام روش‌های کاری روایی موجود هستند که فرد می‌تواند دریابد که یک روان درمانگر در حال استفاده از روش‌های روایی است.

درمانگرانی که تمایل به استفاده از روش‌های کار روایی دارند می‌بایست توجه داشته باشند که این عناصر کلیدی زیربنا و پایهٔ اساسی این روش‌های هستند و هرگونه خلاقیت و بومی‌سازی می‌تواند با توجه به این عناصر صورت گیرد. کتاب «پیش درآمدی بر روایت درمانی» (مقدمه ی مترجمان) توضیح مفصل تری برای استفاده از این روش‌ها در فضاهای فرهنگی مختلف و اینکه چطور می‌بایست با حساسیت مناسب به سمت بومی‌سازی روش‌های کار روایی حرکت کرد ارائه می‌کند.

مهم:مشاوره صوتی و تصویری درکلینیک رواشناختی رسش

رویکرد روایت درمانی
رویکرد روایت درمانی

 فرایند درمان

فرایند درمان شامل تغییر تفسیرهاو عقاید مراجعان نسبت به وقایع گذشته است . تفسیرهایی که می تواند زندگی را محدود کرده و سبب اختلال شود. درمان گر روایتی به فرد کمک می کند به درک وسیعتری از خود برسد و تفسیرهای محدود کننده را با داستان های جدید شخصی و ضامن رشد و لذت فردی عوض کند.

● برونی سازی

این مفهوم بر این نکته انگشت می گذارد که مشکلات جزیی از شخصیت و وجود فرد نیستند و بر وی تحمیل شده اند و درمانگر باید بوسیله یکسری جملات و توضیحات فرد را در جداسازی این مشکلات از خود کمک نماید.به این وسیله مشکلات خیلی بهتر و دقیقتر قابل بررسی هستند. مثلا به جای «شما وسواسی هستید » بگوییم «وسواس به زندگی شما چنگ انداخته است »

● پیامدهای یگانه

در این راستا با تکیه بر لحظات بزرگ و نقاط عطف زندگی فرد و خاطرات تاثیر گذاری که در لحظه حال فراموش شده اند و با تمرکز بر اهداف و رویاهای فرد برای آینده ، داستان زندگی فرد را تغییر دهیم. ما با تمرکز بر آنچه نقطه مثبت فرد بوده و بوسیله داستان غالب فرهنگی کنار گذاشته شده فرد را از عدم صحت و اعتبار داستان غالب آگاه می گردانیم و در سقوط این روایت غالب یاریش می کنیم.

● مستندات درمانی

گاهی درمانگر برای اهداف خاص درمانی برای مراجع نامه می نویسد . این نامه ها می توانند در حین درمان یا بعد اتمام دوره خوانده شوند و محتویات متفاوتی دارند که بسته به شرایط درمان با خلاقیت درمانگر تعیین می شوند. گاهی این نامه ها پست می شوند.

● شاهدان بیرونی

در درمان روایتی برای غلبه بر جزم اندیشی و توان بررسی صحیح مراجعان به جای یک نفر از یک تیم برای درمان استفاده می شود. به این صورت که این تیم که با عنوان تیم انعکاسی خوانده می شود از پشت آیینه یا به صورت صوتی در جریان درمان قرار می گیرد و بعد دربره شیوه و کیفیت و سایر موارد جلسات به درمانگر اصلی کمک می کند.

گاهی از مراجعان قبلی درمانگر به عنوان شاهدان بیرونی استفاده شده است و پس از اتمام جلسات با یا بدون حضور مراجع از ایشان درباره دریافت ها و نظراتشان مصاحبه به عمل آمده است. این کار در حضور مراجع می تواند فواید زیادی داشته باشد.

مهم:کتاب هیپنوتیزم بالینی

رویکرد روایت درمانی
رویکرد روایت درمانی

شعار رویکرد روایت درمانی چیست؟

” مشکل فرد نیست، مشکل خودِ مشکل است “.

در این مسیر به جای تمرکز بر مشکل به عنوان بخشی از ماهیت وجودی فرد، با تمرکز بر تأثیرات احتمالی یک مشکل در زندگی وی، روایت درمانگر میان فرد و مشکلش فاصله ای ایجاد می‌کند. برخلاف بسیار از رویکردهای مدرنیست، روایت درمانی معتقد است که ویژگی ها و مشخصات فرد بخشی از ماهیت وجودی او نیست و می توان مشکلات افراد را از خود آنها جدا کرد.

این نگاه به فرد کمک می کند تا بتواند روایت بهتر و شفاف تری از ماهیت زندگی و خویشتن خود کسب کند. فرد با جداسازی خود از مشکل در یافتن راه حل برای مشکلات موفق تر عمل کرده و از خویشتن خود حمایت می کند.

فرد با نگرش جدیدی که یافته است احساس می کند قدرت بیشتری برای ایجاد تغییر در الگوهای فکری و رفتاری خود دارد و می تواند داستان زندگی خود را برای آینده بازنویسی کند. این بازنویسی داستان زندگی می تواند بازتابی از این باشد که جدا از مسائل و مشکلات خود چه کسی هستیم، قادر به انجام چه کارهایی هستیم و اهداف و آرزوهای ما چیست.

نکات کلیدی در روایت درمانی

برخی عناصر کلیدی روش‌های کار روایی عبارتند از:

-روایت‌های فرد از زندگیش، هویت وی را می‌سازد. به‌طوری‌که جریان غالب روایت مشکل ساز در زندگی فرد، بر اساس تأثیرات آن نوع از روایت پردازی در زندگیش پدید آمده‌است. از این رو فرد به عنوان مشکل تلقی نمی‌شود، بلکه این مشکل است که مشکل است. در واقع مشکل روایتی است از یک یا چند بعد زندگی که برای فرد کارایی ندارند.

-با توجه به بند قبلی بر «بیرونی سازی» تأکید می‌شود. بیرونی‌سازی می‌تواند مثل نامگذاری برای یک مشکل باشد. به شکلی که فرد می‌تواند تأثیرات مشکل را از زاویه‌ای دیگر در زندگی خویش ببینید؛ دریابد که مشکل در زندگیش به چه شکل عمل می‌کند؛ با نخستین تاریخچهٔ پدید آمدن مشکل بیشتر آشنا شود، ارزیابی اش کند تا بتواند در برابر آن به موقعیت تعریف شده‌ای دست یابد و در پایان نوع رابطهٔ دلخواه خود را با مشکل انتخاب کند.

 بخوانید:رویکرد روان‌پویشی چیست؟

-حساسیت، پیگیری و مورد خطاب قرار دادن روایت‌هایی که فرد در باب شکست‌های اش از خود دارد و بررسی این روایت‌ها با وجود ماهیتی از مشکل که بیرونی‌سازی شده‌است. در فرایند بررسی شکست‌ها و وضعیت بد زندگی با وجود مشکلی که بیرونی‌سازی شده‌است، به کشف نقاط استثنایی و روایت‌هایی که در سایهٔ وجود مشکل زیاد به آن‌ها توجه نشده‌است، پرداخته می‌شود. برخی موفقیت و پیروزی‌های فرد که چه پیش از ظهور مشکل و چه در زمان آن (حتی بسیار جزئی) بدست آمده‌اند، بیشتر مطرح می‌شوند.

-این نقاط استثنایی، «پیامدهای بی‌همتا» (به انگلیسی: Unique Outcomes) یا موقعیت‌های استثنایی در برابر مشکل نام دارند و با درنظرگرفتن روایتِ مشکل آمیخته، قابل پیش‌بینی نیستند.

-در روایت درمانی نوعی آگاهی قوی و ریشه دار نسبت به قدرت تأثیر نوع رابطهٔ روان درمانی میان فرد و مراجعه‌کننده وجود دارد. نگرشی که پرس و جوی مداوم از فرد مراجعه‌کننده و کنجکاوی نسبت به فرایند شکل‌گیری داستانِ مشکل آمیخته را در اولویت قرار می‌دهد و درمانگر هرگز پیش فرضی از اینکه فرد چرا دچار این مشکل شده‌است ندارد. به جای این پیش فرض‌ها درمانگر همواره کنجکاو می‌ماند و به فرد فرصت می‌دهد تا خود به روایت داستان‌ها بپردازد. این پرس و جوی مدام با این هدف انجام می‌شود که تأثیرات منفی پیش فرض‌ها و باورهای نادرست روان درمانگر در مورد فرد تا حد امکان کاهش یابند.

-پس از شناسایی کامل مشکل و تعریف هویتی تازه برای آن، و پس از آنکه برخی پیامدهای بی‌همتا در زندگی فرد کشف شدند، روایت درمانگر و فرد مراجعه‌کننده به مرور به سمت فرم دادن به داستان‌هایی جایگزین می‌روند. داستان‌های جایگزین داستان‌هایی هستند که با غنی‌سازی و بسط و توسعهٔ آن‌ها می‌توان امیدوار بود که نقش مشکل و داستانِ مشکل آمیخته در زندگی فرد را به شدت کاهش دهند. برای غنی‌سازی داستان‌های جایگزین روش‌های متعددی وجود دارد.

-روش‌های غنی‌سازی داستان‌های جایگزین می‌بایست با فرهنگ مراجعه‌کننده همساز باشند. روایت درمانی به روش‌های بومی و مرتبط با فرهنگ مراجعه‌کننده اهمیت زیادی می‌دهد. روش‌های کاری روایی در کشورهای مختلف بر اساس اولویت‌ها و ارزش‌های فرهنگی جوامع مختلف شکل و بوی متفاوتی به خود می‌گیرند. روایت درمانگران تلاش می‌کنند دربارهٔ فرهنگ و اولویت‌های کاری و علایق مراجعه‌کننده برای ادامه همکاری جویا شوند. چنانچه فردی به نوشتن یا نامه نگاری علاقمند است از روش‌های مرتبط استفاده می‌شود و چنانچه فردی به خانواده و مشورت اهمیت زیادی قائل است، درمانگر سعی می‌کند افراد خانواده یا بستگان فرد را در روند کار درگیر کند.

-برخی از روش‌های رایج غنی‌سازی داستان جایگزین، استفاده از نامه‌ها، اسناد، مدارک، مراسم، جشن‌ها و دعوت از بستگان فرد مراجعه‌کننده در روند گفت و گوها هستند.

-روش‌های کاری روایی به خلق، پردازش و کاربرد «اسناد و مدارک» (به انگلیسی: Documents) به نحوی که فرد و مشاور به‌طور دونفره فعالیت کنند اهمیت می‌دهد. فرد مراجعه‌کننده و درمانگر می‌توانند مدرک یا مدارکی را در راستای تحولاتی که برای فرد پیش آمده یا توقع داند پیش بیاید ایجاد کنند و از این مدارک در مراحل مختلف کار استفاده کنند. (مثال: مدرک فارغ شدن از شر افسردگیگاهی درمانگر برای اهداف خاص درمانی برای مراجع نامه می‌نویسد. این نامه‌ها می‌توانند در حین درمان یا بعد اتمام دوره خوانده شوند و محتویات متفاوتی دارند که بسته به شرایط درمان با خلاقیت درمانگر تعیین می‌شوند. گاهی این نامه‌ها پست می‌شوند و گاهی در جلسات بعدی در اختیار فرد قرار می‌گیرند. جزئیات بیشتری دربارهٔ روش‌های مختلفی که روایت فرد از داستان‌های زندگی اش را دچار تغییرات شگرف می‌کند، در بخش بعدی ارائه می‌شوند.

مهم:دکتر زینب علی مددی متخصص تغذیه

رویکرد روایت درمانی
رویکرد روایت درمانی

ارزیابی رویکرد روایت درمانی

این روش درمانی مراجع محور است، به این معنا که درمانگر خود را کارشناس و مسلط بر مشکل و راه حل های مشکل مراجع نمی داند. مراجع در این روش درمان هیچ گاه به خاطر مشکلاتش سرزنش نمی شود و تلاش درمانگر در این است که خود مراجع نیز به خود سرزنش گری یا سرزنش دیگران بایت مشکل خود نپردازد.

مراجع در این روش درمانی متخصص مشکل خود است، به این معنا که مراجع تنها فردی است که به مسائل محرمانه و معنایی که در زمینه فرهنگ شخصی و اجتماعی او می یابند آگاه است، مراجع تنها فردی است که مهارت ها و دانش لازم برای یافتن ریشه مشکل و تغییر آن را دارد.

در روایت درمانی اعتقاد بر این است که افراد زندگی شان را به صورت داستان درک می کنند و در این فرایند معناسازی مداوم، خود را بازسازی می کنند. از این نظر گذشته یک اتفاق غیر قابل تغییر نیست بلکه چیزی است که از کل وقایع و لحظات بصورت داستانی ویژه گلچین کرده ایم. پس می توان گذشته را با تغییر زاویه دید و تمرکز بر وقایع دیگر و یا بازسازی آن تغییر داد. این تغییر به ساختن زمان حال و آینده متفاوتی منجر می شود که بخشی از هویت آزاد انسانی ما را در آرزوی آن است.

 برای دریافت وقت مشاوره باکلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرین

بیشتر بخوانید
هیپنوتیزم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *