درمان و علائم اختلال سوگ

 درمان و علائم اختلال سوگ

واکنش طبیعی است همراه با اندوه  شدید که در نتیجه عوامل زیر به وقوع می پیوندد: فقدان فردی که به لحاظ عاطفی به او وابسته بوده ایم، فقدان بخشی از خود، فقدان اشیاء مادی،  پایان مرحله ای از چرخه زندگی، رویدادی نظیر طلاق یا جدایی، فقدان عضوی از بدن یا یکی از حواس مثل کوری یا کری، از دست دادن شغل( استوارت،ترجمه بوستانی پور و همکاران،1386،ص 217) و فقدان های تجربه شده توسط قربانیان خشونت وردن، ترجمه فیروزبخت،

جورج انگل معتقد است که فقدان فردی محبوب از لحاظ روانشناختی به همان اندازه دردناک است که جراحت یا سوختگی شدید از لحاظ فیزیولوژیک.استدلال وی این است که سوگ نمایانگر دور شدن از حالت سلامتی و بهزیستی است و درست همانگونه که در حوزه فیزیولوزیک شفا یافتن برای بازگشت به حالت  تعادل ضروریست، همین طور همزمانی مشابه لازم است تا ماتم زده به حالت تعادل برگردد.

 درمان و علائم اختلال سوگ
درمان و علائم اختلال سوگ

انواع سوگ

سوگ پیش بین

به هنگام وقوع فقدان حقیقی پایان می یابد.نوعی از این سوگ می تواند مرگ تدریجی یک فرد دوست داشتنی باشد. سوگ پیش بین ممکن است در ملایم کردن ضربه روحی پس از مرگ مفید باشد. از سوی دیگر وقتی سالها قبل از مرگ جدایی اتفاق افتاده باشد ممکن است هنگام مرگ واکنشی دیگر رخ دهد و احساس فقدان تشدید شود.( استوارت،ترجمه بوستانی پور و همکاران،1386 ،ص 218).

سوگ شدید

این نوع سوگ دارای چندین مرحله است: 1- شوک(ضربه): در این مرحله تمرکز فرد بر زمان گذشته است و از خصوصیات آن می توان به هراس و انکار اشاره کرد .2- واقعیت گرایی: در این مرحله تمرکز فرد برزمان حال می باشد و از مشخصه های آن می توان موارد زیر را نام برد؛ انکار ادواری، رفتار جستجو گرانه، اشتغال ذهنی، همانند سازی با شیءاز دست رفته، آرمان گرایی، خشم، گریه، علائم بدنی، افسردگی، درماندگی، احساس گناه و شرمندگی3- یکپارچگی: در این مرحله تمرکز فرد بر زمان آینده است و از مشخصه های این مرحله پذیرش واقعیت و بازگشت به سلامتی جسمی و اجتماعی است.

سوگ مرضی (نابهنجار)

سوگ نابهنجار وقتی اتفاق می افتد که شدت ماتم به اندازه ای باشد که فرد را تحت فشار قراردهد به طوری که به رفتارهای غیر تطابقی پناه برد یا آنکه مدتی طولانی اسیر ماتم باشد بدون آنکه با گذشت زمان فراگشت ماتم پایان پذیرد.احتمال بروز واکنش ماتم نابهنجار در افراد زیر بیشتر است: کسانی که مرگ عزیز آنها به طور ناگهانی و یا در یک شرایط هولناک رخ داده است، کسانی که از لحاظ اجتماعی منزوی هستند، کسانی که خود را مسئول مرگ متوفی می دانند(چه خیالی و چه واقعی)، کسانی که تاریخچه ای از فقدان ها یا مرگ های تروماتیک یا آسیب آفرین را پشت سر گذاشته اند و کسانی که رابطه ای به شدت وابسته یا دوگانه از لحاظ احساسی با متوفی داشته اند.

اشکال مختلف سوگ مرضی عبارتند از1- سوگ بازداری شده: عدم بروز واکنشهای سوگواری و یا بروز واکنشهای تحریف شده،2- سوگ مزمن: واکنشهای شدید سوگواری که برای مدت طولانی به طول انجامد،3- سوگ درنگیده(به تاخیر افتاده) : واکنشهای شدید سوگ بعدا رخ دهد .سوگ مرضی در اثر عوامل زیر بوقوع می پیوندد : فقدان یا جدایی در دوران کودکی، عدم حمایت موثر، مرگ های ناگهانی یا خشونت آمیز، از دست دادن فرزند.

سوگ بهنجار

سوگ بدون عارضه ای که مرکب از طیف وسیعی از از احساسات و رفتارهایی است که پس از فقدان شایع اند.سوگ بهنجار در برابر فقدان فردی مورد علاقه ایجاد می شود.تظاهرات شناخته شده ای دارد و برای کامل شدن و به عبارت فنی تر رفع یا انحلال خود نیاز به گذشت زمان دارد؛مدت زمانی که طول آن بسته به شرایط وعوامل گوناگون متغیراست.برای آنکه بتوان توصیف بهنجار را در مورد واکنش ماتم به کار برد، فرد داغدیده باید مراحل بخصوصی را طی کندو تکالیف مشخصی را به انجام رساند.تکالیفی که نیازمند مشارکت فعالانه اوست و انجام هریک به عواملی بستگی دارد.وجود هرگونه اختلال در سپری کردن مراحل و یا انجام دادن تکالف هر مرحله موجب بروز واکنش ماتم نابهنجار خواهد شد.

کلید های تشخیص سوگ نابهنجار

1- بیمار قادر به گفتگو از متوفی نیست مگر آنکه واکنش ماتم شدید و تازه ای را تجربه کند.2- هنگامی که برخی وقایع نسبتا خفیف و بی اهمیت موجب برانگیختن یک واکنش ماتم شدید شوند.3- فرد نمی تواند از اشیاء مادی متعلق به متوفی دست بکشدویا اینکه بازمانده محل مرگ متوفی را به همان صورت حفظ می کند.4- بروز تغییرات بنیادی در شیوه زندگی به دنبال مرگ فردی مورد علاقه، مانند کنار گذاشتن دوستان، خانواده و یا فعالیت هایی که به نوعی با متوفی ارتباط داشته اند.5- وجود سابقه طولانی افسردگی تحت بالینی که اغلب با احساس گناه مقاوم و کاهش اعتماد به نفس همراه است.حالت عکس آن هم دارای ارزش تشخیصی است یعنی فردی که سال هال پس از مرگ متوفی حالت سرخوشی کاذبی را احساس می کند. 6- احساس اجبار به تقلید از متوفی بخصوص اگر در بازمانده احساس علاقه آگاهانه برای این رفتار تقلیدی وجود نداشته باشد.این حالت از نیاز به جبران فقدان به وسیله همانندسازی با متوفی حاصل می شود.حتی گاه برخی از ویژگی های شخصیتی متوفی که قبلا توسط بازمانده مورد انتقاد قرار گرفته و یا طرد شده است مورد تقلید قرار می گیرد.7- احساس غمزدگی بدون دلیلی که در اوقات بخصوصی از سال رخ می دهد.ممکن است در روزهایی که با متوفی به سر می رفته است مانند تعطیلات یا سالگردها این احساس غمزدگی ظاهر شود.

 درمان و علائم اختلال سوگ
درمان و علائم اختلال سوگ

تظاهرات سوگ

1- علائم عاطفی ( Feeling ) : همچون غم ، خشم ، احساس گناه ، اضطراب ، خستگی ، کرختی و پریشانی.

2- علائم جسمانی ( Physical ) : احساس فشاردرقفسه سینه، تنگی نفس ، ضعف عضلانی و تشنگی دهان ، خالی بودن معده .

3- علائم شناختی : همچون ناباوری ، توهم و احساس حضور متوفا .

4- علائم رفتار : اختلال در خواب و خوردن ، حواس پرتی ، بی قراری ، آه کشیدن وحفظ اشیای متوفا، فراموشی ، کناره گیری ، دیدن رویای متوفا ، گریه کردن .

نشانه های سوگ:

افسردگی،عصبانیت،انزوا،ازدست دادن شور و انگیزه و فعالیت،خشم،احساس بهت و حیران بودن، توهم، احساس گناه،اندیشه های متمایل به خودکشی،ترس از جداشدن از فرد متوفی،مردم گریزی،اشتغال ذهنی،شک و ناباوری،  نداشتن میل به زندگی

مراحل سوگ:

 فردی كه دچار سوگ می‌شود به لحاظ روانی مراحل زیر را تجربه می‌كند كه با توجه به تیپولوژی افراد مثلا برونگرا یا درونگرا بودن، جنسیت، سن، چگونگی حادثه و شخصی كه از دست رفته است، فرق می‌كند و دارای شدت و ضعف است و بین 4 تا 6 ماه ادامه دارد البته افسردگی ناشی از سوگ گاهی تا4-3 ماه طول می کشد،اما به طور طبیعی و بر اساس یافته‌های روان‌شناسی، مراحل زیر فرآیند تجربه سوگ را نشان می‌دهد كه معمولا در همه افراد قابل ردیابی است:

● ضربه:در این مرحله شخص تقریبا از انجام کار دست می کشد،بی حس است،در گیجی به سر می برد و قادر به هیچ کار سازنده ای نیست.

● انکار:فرد سوگوار نمی تواند آنچه که برای او اتفاق افتاده است را باور کند. در این مرحله بازمانده واقعه از دست دادن فرد و نزدیكان خود را باور نمی‌كند و دست به انكار آن می‌زند مثلا این‌كه:مطمئنم كه زنده است یا امكان نداره،مگه میشه،او نمی‌میره

 نشانه های هیجانی،روانی و جسمانی: مانند نا امیدی، گریه كردن، كرختی و سستی، گیجی و منگی،مشكل در تصمیم‌گیری، احساس نا آرامی‌، بی خوابی، از دست دادن اشتها،بیماری قلبی،تحریك‌پذیری، از دست دادن كنترل خود و فراموشكاری،غم و غصه خوردن و یادآوری مداوم عزیز یا عزیزان از دست رفته(غمگيني رايجترين احساس داغديدگان غمگين است كه الزاماً از طريق گريستن متجلي نمي شود،اما اغلب اينگونه است)

● افسردگی

● احساس گناه: در این مرحله فرد بشدت دچار احساس گناه شده و خود را به خاطر اتفاق افتاده مقصر دانسته و سرزنش می‌كند مثل این‌كه من دارم تقاص پس می‌دهم. چرا من نتونستم كمكش كنم؟احساس گناه نسبت به فرد فوت شده،احساس گناه در مورد مهرباني ناكافي،زودتر نرساندن شخص به بيمارستان.

● عصبانیت

● آرمانی ساختن(آرمان پروری):فرد بازمانده فرد فوت شده را به صورت کمال مطلوب و آرمانی تصور می کنند و موقتاً هر اشتباه یا ویژگی متوفی را فراموش می کند و تنها یک فرد ایده آل را به یاد می اورد.

● واقعگرایی

● پذیرش:پذیرش واقعیت فقدان

● سازگاری مجدد

● رشد شخصی

نكته مهمی‌كه باید مورد توجه قرار بگیرد این است كه بدانیم موارد فوق از همدیگر كاملا جدا نیستند و گاهی شاهد بروز چندین مورد از آنها با همدیگر هستیم. این وضعیت ممكن است حدود 4 تا 6 هفته طول بكشد. البته این به شرایط بیرونی افراد نیز بستگی دارد؛ یعنی اگر فرد مورد حمایت و روانی قرار بگیرد سازگاری زودتر ایجاد می‌شود و هر چقدر تنها بماند و به حال خود رها شود، سازگاری دیرتر اتفاق می‌افتد.

سوگ در حالت طبیعی یك واكنش منطقی به حساب می‌آید و غم و اندوه ناشی از فقدان یك عزیز را نمی‌توان نشانه بیماری یا اختلال حساب كرد، اما اگر مرحله سوگواری و داغداری طولانی شود و از زمان منطقی و طبیعی خود فراتر رود آن‌گاه باید به وجود علائم افسردگی و بیمارگونه در فرد شك كرد و برای مقابله با آن به روان‌شناس یا روانپزشك مراجعه كرد.اما یك نوع سوگ عمیق‌تر و پیچیده هم داریم كه اگر فرآیند سوگ بدرستی طی نشود، به سراغ آدمی‌ می‌آید. یعنی اگر فرد در یكی از مراحل سوگ باقی بماند یا این‌كه مراحل را به كندی طی كند و یا شدت واكنش‌هایش بیش از حد معمول باشد، اصطلاحا می‌گوییم سوگ پیچیده شده است. در این موارد سوگ منجر به بروز مشكلاتی در زندگی معمولی شخص شده و عملكرد او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 درمان و علائم اختلال سوگ
درمان و علائم اختلال سوگ

پیشگیری از بروز اختلال سوگ

برای هر کسی تجربه سوگ با غم و اندوه همراه است. ناراحتی در مقابل مرگ و ترک عزیزان فرآیند بهنجار و طبیعی است که اگر از حد طبیعی خارج شود، سبب اختلال می‌شود. با رعایت نکات زیر می‌توان از میزان اندوه کاست و از ابتلا به اختلال سوگ پایدار و پیچیده و دیگر اختلالات ناشی از فقدان پیشگیری کرد:
-عزاداری کردن: شرکت در مراسم خاکسپاری و عزاداری ضمن تخلیه هیجانی، از تنها ماندن فرد داغ‌دیده جلوگیری می‌کند و باعث آرامش درونی او می‌شود.

-صحبت کردن با نزدیکان: سرکوب کردن هیجانات، یکی از مهم‌ترین ریشه‌های مشکلات روانی پس از سوگ است. افرادی که در بیان احساساتشان ناتوان هستند، بیشتر در معرض بیماری روانی پس از سوگ قرار می‌گیرند.

-فاصله گرفتن از موقعیتهای تنش‌زا: بی‌توجهی یا دلسوزی نامتناسب و درک نکردن شرایط فرد سوگوار توسط اطرافیان باعث ایجاد تنش برای فرد سوگوار می‌شود.

-کنترل افکار منفی: برای خودداری از تداوم حس گناه و سرزنش خود و کنترل افکار منفی می‌توان از کمک متخصص مشاور بهره برد

-تجربه موقعیتهایی با لذتهای کوچک: یادآوری و پذیرش اینکه زندگی ادامه دارد و با آزار خود و دریغ کردن شادی‌های زندگی هیچ چیز تغییر نمی‌کند. دیدار دوستان و شرکت در مهمانی‌های خانوادگی، سفر، تغذیه و خواب خوب و رابطه جنسی، همگی می‌تواند به گذار از مرحله افسردگی به پذیرش، یاری‌رسان باشند.

-بازگشتن به زندگی روزمره: از سرگرفتن شغل و تحصیل و فعالیت‌های سازنده، پس از دوره سوگواری. مانع غرق شدن در افکار ویرانگر می‌شوند. فعالیت‌های مکمل دیگری مانند شرکت در برنامه‌های خیریه، می‌تواند در ایجاد احساس مثبت نسبت به خود و دنیا و بازگشت به زندگی عادی یاری‌رسان باشد.

درمان سوگ به روش گروهی و مراحل آن

-افرادی که هر کدام سوگی را دیده اند به تعداد حداکثر 10 نفر دور هم جمع می شوند.

-گروه درمانی به دلیل حمایتی بودن بسیار مؤثر است.

-افراد سوگواری که هر کدام عزیزی را از دست داده اند، طی جلساتی در ماه یا هفته گرد هم جمع میشوند.

-از خاطرات و همچنین روحیه خود و یا دستاوردهایشان صحبت میکنند و این اطمینان را به یکدیگر میدهند که در جهان تنها آنها سوگ وار نیستند.

-به رهبری درمانگر راهکارهای تحمل رنج و کنار آمدن با شرایط سخت را نیز می آموزند.

 درمان و علائم اختلال سوگ
درمان و علائم اختلال سوگ

درمان افسرگی مرگ عزیزان با گرایش رفتار درمانگری

درمان سوگ یا درمان افسردگی پس از مرگ عزیزان به واسطه گرایش رفتار درمانگری بسیار کاربردی است. فرد سوگوار در شرایط بسیار حساس و پر از آسیبی قرار دارد که نیاز به حمایت فراوانی دارد. از این رو فرد سوگوار میتواند با حمایت های یک رفتار درمانگر که او را به سمت بهبود میکشاند قدم های مهمی در درمان خود بردارد. در گرایش رفتار درمانگری فرد سوگوار نیازمند توجه است و اساس این توجه بر پایه حمایت است.تغییر شرایط فرد سوگوار که مرحله به مرحله انجام میشود اقدام مهمی است که یک رفتار درمانگر به آن میپردازد.برخی اقدامات رفتاری:

-ایجاد فضایی جدید

-انجام فعالیت هایی متفاوت

-شناخت غم

-شناخت شرایط جدید برای فرد سوگوار بسیار کاربردی است.

بررسی میزان غم و افسردگی در سوگ توسط رفتار درمانگر و مراحل آن

-درمانگر میتواند با بررسی میزان غم و یا افسردگی حاصل از سوگ از مراجع بخواهد با برنامه ایی مشخص فعالیت های جدیدی را آغاز کند.

-در هر هفته و مراجعات بعدی خود گزارش کاملی از انجام فعالیت های خود بدهد.

-همچنین گزارش حالات رفتاری خود را به روانشناس بدهد و مقایسه ایی بر اساس تغییر در حالات روحی خود نیز داشته باشد.

-از این رو فرد سوگوار میداند کسی را در کنار خود دارد که به صورت تمام و کمال به او توجه میکند و احساس زنده بودن و تنها نبودن را مجدداً تجربه میکند.

-این حمایت های روانی میتواند باعث شود فرد سوگوار به مرحله ایی برسد که خود بتواند برای از بین بردن غم و احساس نا امیدی، کمک کننده ایی با پشتکار و حامی توانا برای افرادی محروم شود.

-فرد به این بینش دست پیدا می کند که جهان در حال زندگی است و او با زنده بودن خود میتواند کمک کننده ایی باشد که به دیگران اهمیت میدهد

 درمان و علائم اختلال سوگ
درمان و علائم اختلال سوگ

درمان سوگ در گرایش روانشناختی

درمان سوگ یا درمان سوگواری در گرایش روانشناختی نیز درمانی است که فرد سوگوار میتواند با بینشی جدید به مسئله خود نگاه کند.پیدا کردن یک بینش جدید و پس از آن راهکارهایی که بتواند فرد سوگوار را به این آگاهی برساند چگونه غم خود را بشناسد و همچنین دستیابی به پیش نویس های فرد سوگوار در کودکی و ثبت خاطرات او در گروه درمان های روانشناختی است.

به طور مثال اگر فردی در پیش نویس و یا طرحواره خود اینگونه ثبت کرده باشد که از دست دادن به معنای درمانده شدن، دوست نداشتنی بودن، تنها بودن و یا بی ارزش بودن است در هر زمان با از دست دادن عزیزی و یا مواجه با سوگ بسیار رنجیده و درمانده میشود.روانشناس شناختی چه می کند؟

-ابتدا به پیش نویس ها و طرحواره های فرد سوگوار دست پیدا کند.

-پس از آن به ایجاد تفکراتی جدید و بینش هایی جدید در فرد سوگوار می پردازد.

-به مرور مراجع نسبت به پیش نویس مخرب خود آگاهی پیدا می کند.

-در گام آخر پیش نویس های جدیدی را نیز جایگزین می کند

مراحل درمان سوگ یا درمان افسردگی مرگ عزیزان

با توجه به عوارض جانبی بسیار کم این دارو نسبت به داروهای گذشته مراجعه کننده وضعیت بهتری دارد. پس از استفاده از دارو و استیبل شدن برای ادامه درمان سوگ مراجعه کننده پیش روان درمانگر می رود. مراجعه شناخت صحیح را پیدا می کند و به نوعی بازسازی شناختی در فرد اتفاق می افتد. درمان نوروفیدبک همزمان با تغییر امواج به صورت شرطی سازی بر تحکیم و بالا بردن خلق فرد اثر می گذارد.

در اینجا به صورت همزمان 3 تغییر رخ می دهد:

-شناخت و مولفه های فرد با درمانگر شناختی تغییر می کند.

-با دارو درمانی ناقل های عصبی تاثیر گذار بر افسرگی مانند سروتونین تغییر می کند.

-امواج مغزی مانند آلفا، بتا، تتا و دلتا به وسیله نوروفیدبک تغییر می کند.

مرکز مشاوره مکث با داشتن تیم قوی در زمینه درمان سوگ، درمان سوگواری، درمان افسرگی مرگ عزیزان، شکست عشقی، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره پس از ازدواج، مشاوره دوستی، مشاوره خانواده، مشاوره طلاق توافقی، سکس تراپی یا موارد پیرامون به شما مشاوره و راهکارهای مناسبی می دهد.

 

بیشتر بخوانید
مهارت ریسک کردن

  برای دریافت وقت مشاوره  باکلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *