سوء استفاده از کودکان و نوجوانان، یک مشکل جهانی است که در همه کشورها، شیوع دارد. پژوهشی در آمریکا نشان داد از هر 43 کودك آمریکایی، یک نفر مورد سوءاستفاده جسمی قرار می گیرد که به ویژه در هفته اول زندگی مورد بی توجهی پدر ومادر قرار می گیرد. به طور تقریبی حدود 500 کودك آمریکایی در هر گروه سنی، قربانی رفتارهاي نارواي پدر و مادر خود شده اند.
انواع سوء استفاده و غفلت از کودک:
1-سوء استفاده روانی: این نوع سوء استفاده معمولاٌدر بستر خانواده رخ می دهد و شامل پرخاشگری کلامی و دادن القاب بد و توهین به کودک می باشد. مانند تو احمقی، تو به ما نرفتی و..
2-سوء استفاده جسمی: این نوع سوء استفاده، شامل آسیبهای جسمانی از جمله کتک زدن، پیچاندن گوش، کشیدن مو، لگد زدن و .. می شود. غالباً این نوع آسیب، توسط والدین دارای عقب ماندگی ذهنی و مشکلات مغزی و اختلال شخصیت انجام می شود.
3-سوء استفاده هیجانی: سوء رفتار عاطفی که به عنوان سوء رفتار روان شناختی نیز شناخته می شود شامل مجموعه ای از اقدامات غیر فیزیکی است که به شکل بالقوه بر سلامت و رشد قربانی، تأثیرات منفی می گذارد از جمله غفلت از کودک و بی توجه ونادیده گرفتن عمدی هیجانات واحساس کودک. غفلت عاطفی که جزئی دیگر از سوء رفتار عاطفی است شامل فقدان دلسوزی، حمایت، عاطفه و محبت نسبت به کودکان است (آبی،2015).
4-سوء استفاده جنسی: سوء استفاده جنسی، شامل هرگونه تجربه جنسی ناخواسته در کودکان است که می تواند به شکلهای مختلفی چون بوسیدن، نوازش کردن، تماشاگری جنسی، تهیه تصاویر هرزه نگارانه و برقراری رابطه جنسی، نمود پیدا کند.
5-پرخاشگری در روابط بین فردی والدین: که دعواهای کلامی و فیزیکی والدین با یکدیگر، را در برمی گیرد.
نکته قابل توجه این است که حدود شش درصد از علت این آسیب ها در تمام جهان، به دوران بارداری مادر باز می گردد که شامل ناخواسته بودن بارداری، دوران بارداری سخت و حال روحی بد مادر، می شود و منجر به ایجاد خشم نسبت به کودک می گردد.

دلایل احتمالی سوء استفاده و غفلت از کودک:
1- داشتن اختلال روانی افسردگی و وابستگی (به مواد، الکل و قمار) والدین
2- تحصیلات والدین: غالباً، تحصیلات پایین تر والدین(به علت شغل و درآمد پایین تر) و تحصیلات بالاتر والدین (به علت عدم یادگیری بیان احساسات خود و گفتگو کردن )، با آسیب رسانی مرتبط می باشد.
3- افسردگی پس از زایمان: با آسیب رسانی والدین و احتمال کمتر رشد مثبت کودک، رابطه مستقیم دارد.
4-بهره هوشی والدین: گزارش شده که به طور تقریبی حدود 50 % از این والدین، بهره هوشی کمی دارند.
5- زمانی که افسردگی با تعارضات والدگری ترکیب می شود، داشتن رابطه مثبت و سازگارانه بین والد و فرزند، غیر واقعی و بعید به نظر می رسد.
6- میان غفلت از کودک و اختلال وسواس اجباری، رابطه قوی وجود دارد، چرا که آداب وسواسی با مسئولیت های پرورش فرزند مداخله می کند.
7-ناتوانی فکری، بیشتر با غفلت های مزمن ارتباط دارد. در خانواده های پر مشکل، عملکرد پایین به طور غالب با محرک های سوء استفاده، ترکیب می شود.
8- فرزندان مادران قربانی اکثراً مورد غفلت و سوء استفاده هیجانی قرار می گیرند و روابط خانوادگی آنان گرم نیست. 90 درصد از مادران قربانی از خشونت های فیزیکی نسبت به فرزندان استفاده می کنند. مادران قربانی، استرس والدی بیشتری نسبت به زنان غیر قربانی دارند که که با میزان خشونت آنان با کودک، رابطه مستقیم دارد.
سوء استفاده جنسی:
رابطه جنسی اجباری و فریب کارانه یک فرد بزرگسال با یک کودک. مشاهده روابط جنسی و……(دورن، 1998)، بیان می کند آزار و بد رفتاری با کودک از دیدگاه های قانونی، پزشکی و اجتماعی تعریف شده است و شامل هرگونه آزار جسمی، جنسی، هیجانی و غفلت از کودک زیر 18 سال توسط فرد بزرگتر (بالای 18 سال) است .
درواقع، هرگونه بدرفتاری و آزار جنسی که توسط یک فرد بالغ با کودک نابالغ انجام شود در زمره کودک آزاری جنسی قرار می گیرد؛ حتی اگر این رفتارها در کودک ایجاد لذت کند و یا فرد بالغ او را قانع کند که کودک این رفتار را به انتخاب خودش انجام دهد(ایجاد حس گناه به منظور ساکت نگه داشتن کودک). فعالیتهایی مانند لمس اندام خصوصی کودک، یا تقاضا از این کودک برای انجام این کار، برهنه کردن کودک یا برهنه شدن در مقابل او به منظور کسب لذت جنسی، نشان دادن فیلمهای نامناسب، تجاوز فیزیکی به کودک، اجبار کودک به رفتارهای جنسی.

علائم و نشانه های سوء استفاده جنسی در کودکان:
به طور کلی می توان گفت، تشخیص نشانه های سوء استفاده جنسی دشوار است. اما اگر کودک به یکباره علائمی از قبیل موارد زیر را نشان داد ممکن است درگیر آسیب شده باشد و لازم است والدین حتماً، در این موارد، از یک متخصص کمک بگیرند:
-گوشه گیری
– بی اشتهایی
-گریه بیش از اندازه
– چسبیدن به مادر هنگام ترک خانه
– دیدن کابوس و ترس از تاریکی
– شب ادراری و مکیدن انگشت
– عملکرد نامطلوب در مدرسه و از دست دادن میل به درس خواندن
– آسیب زدن به اندام خصوصی خود
– احساس ناراحتی در اندام خصوصی
– رفتار جنسی نامناسب مانند لیسیدن اندام جنسی دیگران (که البته همیشه نشانه سوء استفاده جنسی نیست و می تواند ناشی از مشاهده رفتار جنسی باشد)
– استفاده از کلمات جنسی، به طور مکرر
– اکراه از روبرو شدن با بستگان و دوستان
– مشکل در راه رفتن یا نشستن
– پرخاشگری های زیاد
– نشان دادن رفتارها و حساسیت های وسواس گونه
– ضعیف شدن از نظر جسمانی
تاٌثیرات سوء استفاده جنسی:
سوء استفاده جنسی از کودکان و نوجوانان، باعث ایجاد علائم جسمانی و رفتاری متعددی می شود که از آن جمله می توان به آسیب های جسمانی، ابتلاء به بیماری های جنسی، افسردگی، مشکل در تمرکز، افت تحصیلی و رفتارهای خود تخریبی اشاره کرد. سوء استفاده جنسی دوران کودکی به عنوان یک اختلال استرس پس از سانحه متصور گشته و مطالعات نیز از این قاعده حمایت می کنند.
سوء استفاده جنسی کودکان با دامنه ای از مشکلات روان شناختی همراه است. طبق مطالعه ای که بر روی کودکان قربانی سوء استفاده انجام شده است، این افراد، به طور معنی داری علائم و آشفتگی های هیجانی و رفتاری بیشتری را گزارش می کنند و نمرات آنها در مقیاس های اضطراب و افسردگی بسیار بالا است. مطالعات اخیر نیز نشان می دهد که سوء استفاده جنسی می تواند مخرب باشد، به خصوص هنگامی که در سن بسیار پایین، رخ می دهد و با سطح بالایی از افسردگی مکرر در میان کودکان مورد آزار قرار گرفته، همراه خواهد بود.
افرادی که در دوران کودکی، فشارهای روانی سوء استفاده جنسی را تجربه کرده باشند ددر بزرگسالی مناطقی از ساختار مغزشان دچار تغییراتی شده که موجب کاهش کنترل فرد بر هیجان ها و احساساتش خواهد شد. به طورمعمول، در قربانیان سوءاستفاده جنسی، بسیاری از اختلالات روانشناختی ازجمله افسردگی، وابستگی به مواد، رفتار پرخاشگرانه، اندیشه پردازی پارانویید، اختلالات خلقی و افزایش خطر رفتار خودکشی، اختلالات شخصیت مرزی و اختلالات تجزیه ای مشاهده شده است.
قربانیان سوءاستفاده جنسی، در تعادل عاطفی، جسمانی، شناختی و اجتماعی شدن، دچار مشکل هستند و علاوه بر این، دچارمسائلی همچون احساس عدم عزت نفس و بینش صحیح در تشخیص مشکلات روانی خود هستند. همچنین قربانیان سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی، مستعد ابتلاء به اختلالات روانپزشکی بوده و اغلب، بسیاری از بیماری های روانی و جسمی را در طول زندگی خود تجربه می کنند.