درمان اختلالات ساختگی
دراختلالات ساختگی بیماران به قصد گرفتن نقش بیمار به خود، بهطور عمدی و آگاهانه علایم جسمی یا روانشناختی را تقلید می کنند.در این اختلال، بیمار بهطور ارادی علایم اختلالات طبی یا روانی را ایجاد و سابقه و علایم بیماری را تعریف میکند. اغلب، بستری شدن، هدف اصلی و روش زندگی آنان محسوب می شود.این بیماران گاهی مجرب ترین پزشکان را نیز فریب میدهند. اکثر این بیماران درست قبل از اینکه معلوم شود که بیمار واقعی نیستند، با عجله بیمارستان را به درخواست خود ترک می کنند تا دوره تازه ای را در شهر دیگر یا بیمارستانی دیگر شروع کنند. این اختلال را “اعتیاد بیمارستان” نیز نامیده اند. اعتیاد به جراحی متعدد و سندرم بیمار حرفه ای، نامهای دیگر این اختلال است.
ملاکهای تشخیص اختلال ساختگی در DSM5
اختلال ساختگی تحمیل شده به خود
الف : فرد سمپتوم ها یا علادم فیزیکی یا پسیکولوژیک را به دروغ نشان می دهد، یا عمداً خودش را به جراحت، آسیب یا بیماری دچار می کند و همه این کارها را مشخصاً با هدف فریب دادن دیگران انجام می دهد.
ب : فرد خودش را به دیگران به عنوان فردی بیمار، معلول جسمی یا مجروح معرفی می کند.
پ : رفتارهای فریبکارانه فرد، حتی هنگامی که پاداش های بیرونی آشکاری وجود ندارند، به وضوح مشخص هستند.
ت : یک اختلال روانی دیگر (مثلاً، اختلال هذیانی، یا یک اختلال پسیکوتیک دیگر) نمی تواند توضیخ بهتری برای این رفتار باشد.
اختلال ساختگی تحمیل شده به دیگران
الف : فردیک نفر دیگر را به دروغ به سمپتوم ها یا علائم فیزیکی یا پسیکولوژیک نشان می دهد، یا عمداً او را دچار جراحت، آسیب یا بیماری می کند، و همه این کارها با هدف فریب دادن دیگران انجام می دهد.
ب : فرد یک نفر دیگر (قربانی) را به دیگران به عنوان بیمار، معلول جسمی یا مجروح معرفی می کند.
پ : رفتارهای فریبکارانه فرد حتی هنگامی که پاداش های بیرونی آشکاری وجود ندارند، یه وضوح مشخص هستند.
ت : یک اختلال روانی دیگر (مثلاً، اختلال هذیانی، یا یک اختلال پسیکوتیک دیگر) نمی تواند توضیخ بهتری برای این رفتار باشد.
ث : فرد خاطی مبتلا به اختلال ساختگی تشخیص داده می شود نه فرد قربانی.

دلایل اختلال ساختگی
در مورد بیماری اختلال ساختگی هیچ گونه دلیل و مدرک قانع کننده ای وجود ندارد تا متوجه شویم که چرا فرد بیمار این کار را انجام می دهد اما طبق گزارشات و مطالعات وسیع علمی برآورد شده که بخشی از بیماران اختلال ساختگی بین ۸% تا ۱ درصد مشاوره های روانپزشکی را تشکیل می دهند.
طبق همین تحقیقات وجود بیماری اختلال ساختگی در مراکز درمانی و تخصصی در زنان بیش از مردان است اما در مورد تنوع مزمن و تقریبا حاد این بیماری در بین مردان مرسوم تر می باشد.همچنین جالب است بدانید که مبتلایان به بیماری اختلال ساختگی که به همراه علائم و نشانه های آشکار جسمی هستند؛ معمولا در بین خانم هایی با سنین ۲۰ تا ۴۵ سالگی متغیر هستند که یا در رشته پرستاری تحصیل کرده اند و یا کار می کنند و یا دیگر رشته های بهداشتی و مراقبتی مرتبط هستند.
در بین سایر علائم و دلائل برای رسیدن به بیماری ساختگی که چرا مبتلا به این بیماری می شوند، نمونه دیگر، ممکن است افسردگی باشد که فرد را مستعد اختلال ساختگی می کند.در مورد سابقه خانوادگی وعلائم ژنتیکی دخیل در اختلال ساختگی هنوز هیچ چیز موثقی مشخص نشده ولی با آخرین آزمایشات و مطالعات برخی پژوهشگران معتقدند که برخی از اختلالات مغزی ممکن است در روند این نوع بیماری دخیل باشند.اما ریشه این بیماری به خوبی تشخیص داده نشده و درخواست از بیماران برای شرکت در جلسات روان درمانی و بهبودی کمی مشکل است و در بیشتر مواقع قبول ندارند که بیمار هستند، که بخواهند در جلسات درمانی شرکت کنند.
عوارض اختلال ساختگی
افرادی که دارای اختلال ساختگی هستند، دوست دارند زندگی خود را با خطر مواجه کند تا به عنوان بیمار دیده شوند. آن ها غالبا دارای اختلالات سلامت روان دیگری نیز هستند.
در نتیجه، آن ها با بسیاری از عوارض احتمالی روبرو هستند، از جمله:
-الکل یا سوء مصرف مواد
-از دست دادن اندام در اثر جراحی غیرضروری
-سوءاستفاده در نوع اختلال تحمیل به دیگری
-مشکلات قابل توجهی در زندگی روزمره، روابط و کار
-جراحت یا مرگ ناشی از شرایط پزشکی و خودآزاری
-مشکلات بهداشتی شدید ناشی از عفونت یا جراحی غیرضروری یا سایر روش ها
تشخیص افتراقی اختلال ساختگی
وجه افتراق و تفاوت سندرم بریکه (اختلال جسمانی سازی) از اختلال ساختگی تولید تعمدی علایم ساختگی، سابقه مفصل بستری شدن های متعدد و تمایل ظاهری شخص به پذیرش اعمال مخرب متعدد طبی در بیماران مبتلا به اختلال ساختگی است.بیماران دچار اختلال تبدیلی معمولا با واژگان فنی طبی و جربان عادی بیمارستان آشنا نیستند و علایمشان ارتباط زمانی مستقیم یا ارتباط نمادین با تعارضات هیجانی خاص دارد.
بیمار دچار اختلال ساختگی به علت دروغگویی بیمار گونه، فقدان روابط نزدیک با دیگران،منش خصمانه و سابقه سوء مصرف دارو و ارتکاب جرم، اغلب مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی تشخیص داده می شود. ولی افراد ضد اجتماعی معمولا داوطلب روش های تشخیصی تهاجمی نمی شوند و سبک زندگیشان مملو از بستری های دراز مدت یا مکرر نیست.به علت توجه طلبی و تمایل گاهگاهی به حالت نمایشی، بیماران مبتلا به اختلال ممکن است مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی تشخیص داده شوند. ولی همه بیماران مبتلا به اختلال ساختگی میل به حالت نمایشی ندارند و بسیاری از آن ها گوشه گیر و بی تفاوت هستند.
سبک زندگی آشفته بیماران،سابقه ارتباطات بین فردی گسیخته، بحران هویت،سوء مصرف مواد، اعمال خود آزارانه و فنون بازی دادن دیگران ممکن است منجر به تشخیص اختلال شخصیت مرزی شود.همچنین افراد مبتلا به اختلال ساختگی معمولا غرابت های لباس پوشیدن، تفکر یا ارتباطات که مشخصه اسکیزوتایپی است ندارند.باید بین اختلال ساختگی و تمارض تفاوت و افتراق قائل شد. افراد متمارض برای ایجاد علایم و نشانه ها هدف آشکار و قابل شناسایی محیطی دارند. آن ها ممکن است برای اخذ تاوان مالی، فرار از دست پلیس، اجتناب از کار و یا فقط غذا و محیط مجانی شبانه در پی بستری شدن خود برآیند.
سندرم گانسر :اختلال بحث برانگیزی است و در زندانیانی دیده می شود که پاسخ تقریبی به سؤالات داده و به اصطلاح از «پهلوی مطلب رد می شوند».برای مثال وقتی در مورد رنگ ماشین آبی رنگی از آن ها سوال می شود پاسخ می دهند «قرمز» یا ۲+۲= ۵! با این حال،بیماران مبتلا به اختلال ساختگی با علایم و نشانه های عمدتا روانشناختی نیز ممکن است عمدا جواب های تقریبی به سوالات بدهند.

درمان اختلال ساختگی
رمان اختلال ساختگی اغلب دشوار است و هیچ روش درمانی استاندارد وجود ندارد. از آنجا که افراد مبتلا می خواهند نقش بیمار را بازی کنند، اغلب آن ها تمایلی به درمان ندارند. اما فرد مبتلا به این اختلال باید توسط یک روان پزشک درمان شود.
1-رویکرد غیرقانونی
اتهامات مستقیم به اختلال ساختگی، شخص مبتلا را عصبانی می کند و باعث می شود که او به طور ناگهانی رابطه خود را با پزشک یا بیمارستان قطع کرده و به دنبال پزشک دیگری باشد.اما پزشک سعی خواهد کرد که بیمار را به سمت روان شناس یا روان پزشک سوق دهد.
2-گزینه های درمان
درمان اغلب بر مدیریت بیماری متمرکز است و به طور کلی شامل موارد زیر است:
3-داشتن یک پزشک مراقبت های اولیه
استفاده از یک پزشک برای نظارت بر مراقبت های پزشکی می تواند به مدیریت و برنامه درمانی کمک کند و مراجعه به پزشکان، متخصصان و جراحان متعدد را کاهش داده و یا از بین ببرد.
4-روان درمانی
گفتاردرمانی و رفتار درمانی ممکن است به کنترل استرس و پیشرفت مهارت های مقابله کمک کند. در صورت امکان، احتمال دارد خانواده درمانی نیز پیشنهاد شود.
5-دارو
احتمال دارد از داروها برای درمان اختلالات سلامت روانی جانبی، مانند افسردگی یا اضطراب استفاده شود.
6-بستری شدن در موارد شدید
بستری شدن در بیمارستان روانی شاید برای ایمنی و درمان لازم باشد.
درمان ممکن است بخصوص برای افرادی که دارای اختلال ساختگی شدید هستند، مورد قبول یا حتی مفید واقع نشود. در این موارد، درمان بیشتر برای جلوگیری از انجام روش های آسیب زا یا خطرناک انجام می شود. در مواردی که اختلال ساختگی به دیگران تحمیل شده باشد، پزشک سوءاستفاده را ارزیابی کرده و در صورت تایید، گزارش سوء استفاده را به مراجع ذیربط اعلام می کند.
برای دریافت وقت مشاوره باکلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید