تفاوت خواب و هیپنوتیزم
سؤالیکه اغلب در مورد هیپنوتیزم پیش میآید این است که
آیا هیپنوز یک پدیده طبیعی است؟
آیا هیپنوز یک پدیده طبیعی استیا یک پدیده غیر عادی، فراحسی و ماوراء طبیعی؟
لازم است در اینجا سه مقوله خواب، بیداری و هیپنوتیزم مورد بررسی قرار گیرد
. بیداری یک حالت مغزی است. به این معنی که وقتی فرد بیدار است، میبیند، میشنود و به محیط خود واکنش نشان میدهد.
خواب نیز یک حالت دیگر مغز است که در آن، مغز در حالت «استندبای» قرار میگیرد.
واکنش فرد به محیط همانند واکنش فرد بیدار نیست. هر حسی که از محیط میآید،
باید فراتر از آستانه فرد در حال خواب باشد تا وی به آن واکنش نشان دهد. بنابراین خواب و بیداری
پدیدههای نرمال و طبیعی مغز به شمار میآیند. البته وضعیتهای غیرطبیعی مانند بیهوشی
و سرسام نیز وجود دارند. اما هیپنوتیزم هیچ یک از این موارد نیست. بلکه حالت و وضعیت مجزایی دارد. .برای شناخت بیشتر در زمینه هیپنوتیزم کلیک کنید
در واقع هیپنوتیزم، بیداری شبیه به خواب است
در واقع هیپنوتیزم، بیداری شبیه به خواب است. به این معنی که وقتی سوژه در حالت هیپنوز قرار میگیرد،
متوجه محیط اطراف خود هست. صداها را میشنود و تجربههای بدنی خود را حس میکند
و مغز به آن پاسخ میدهد. بنابراین، بسیاری از محققین، عقیده دارند که هیپنوتیزم، یک حالت تغییریافته هوشیاری است.
ذهن انسان در شرایط مختلف ادراکات متفاوتی دارد. از اینرو فضاهای ذهنی
(ادراکی که در شرایط گوناگون برای انسان رخ میدهد.) متفاوتی در آن ایجاد میشود.
ادراک ذهنی فردی که در حال بیداری و هوشیاری قرار دارد با ادراک ذهنی فردی که
در حال تجربه یک رؤیا است کاملاً متفاوت است. زیرا فرد، در هنگام تجربه رؤیا، مواردی را مشاهده کرده
و یا میشنود که ممکن است، هیچگاه در فضای بیداری و هوشیاری آنها را تجربه نکند.
در حالت هوشیاری، عقل و منطق بر ادراک انسان غالب است و رفتارها و عکسالعملهای
او تابع عقل و منطق اوست. اما ذهن فرد، زمانیکه او در حالت خواب است تحت حاکمیت عقل قرار ندارد.
فضای حاکم بر ادراکات فردی که هوشیار و بیدار است فضای اول نامیده میشود.
و شرایطی که در هنگام تجربه خواب و رؤیا بر ذهن تسلط دارد، فضای دوم نام دارد.
یک فرد بیدار نمیتواند خواب ببیند و فردی که خوابیده است، نسبت
به محیط اطراف خود هوشیاری ندارد. بنابراین، این دو فضا مستقل از هم هستند.
اما هیپنوتیزم یک حالت تغییریافته هوشیاری و نوعی خواب مصنوعی است که توسط هیپنوتیزور
ایجاد میشود. به همین دلیل جز در مواردی خاص، (که بعداً به آن اشاره خواهد شد.)
سوژه در حال تجربه همان مواردی است که توسط هیپنوتیزور انجام میشود.
بنابراین می توان گفت هیپنوتیزم یک حالت مغزی است که در آن پذیرش مغز بیشتر
میشود و مواردی را که پیش از این، پذیرش نمیکرد را میپذیرد
باورهای نادرست در مورد هیپنوتیزم
باور اول:
ممکن است سوژهای که هیپنوتیزم شده نتواند از هیپنوتیزم خارج شود:
در واقع، این باور افسانهای بیش نیست. برخی افراد این نگرانی را دارند که ممکن است از هیپنوز خارج نشوند،
اما تاریخچه هیپنوتیزم نشان داده است که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
زیرا هیپنوتیزم یک حالت طبیعی مغز است و همه افراد ممکن است در طول روز هیپنوتیزم شوند
و با خلسههای خودبهخودی هیپنوتیزمی مواجه شوند. بهعنوان مثال، وقتی مسیری را رانندگی میکنیم
ناگهان متوجه میشویم به مقصد رسیدهایم. در واقع ما بدون اینکه به خاطر بیاوریم مسیر
را چگونه طی کردهایم، دچار خلسه خودبهخودی هیپنوتیزمی شدهایم.
باور دوم:
هیپنوتیزم معادل با خواب است:
از زمان مسمر این عقیده وجود داشت که هیپنوتیزم نوعی خواب مصنوعی است،
درحالیکه هیپنوتیزم هیچ شباهتی به خواب ندارد و یافتههای مختلف نشان میدهد که هیپنوتیزم
نه خواب است نه حالتی شبیه خواب، بلکه نوعی هوشیاری است. سوژه در حالت هیپنوز
کاملاً بیدار است و میتواند صدای محیط را بشنود. همچنین تحقیقات عصبشناسی نشان میدهد
که امواج مغز در هیپنوتیزم با خواب متفاوت است. از لحاط روانشناختی نیز، ویژگیهای فرد
هیپنوتیزم شده با فردی که به خواب رفته است، متفاوت است.
بنابراین اگر کسی با استفاده از تلقین هیپنوتیزم شود، در هنگام قطع تلقین نیز بهراحتی از حالت خلسه خارج میشود.
باور سوم:
ممکن است در جریان هیپنوتیزم از سوژه سوءاستفاده شود:
برخی افراد نگرانند از اینکه مبادا در جریان هیپنوتیزم کنترل خود را از دست بدهند و ناآگاهانه مورد سوءاستفاده قرار گیرند.
پژوهشهایی که توسط هلیگارد و سایرین انجام گرفته است نشان میدهد
که در هنگام هیپنوتیزم، بخشی از ذهن به نام شاهد پنهان جریان هیپنوز را بهطور دقیق زیرنظر دارد
و هرگز تلقیناتی که با اصول اخلاقی و اعتقادی فرد مغایر باشد را نمیپذیرد. این بخش از سوژه،
مراقبت خواهد کرد و در صورت لزوم بلافاصله سوژه را از هیپنوز خارج میکند.
افراد فقط در صورت تمایل میتوانند هیپنوز شوند و اگر تلقینات ارائه شده در جریان هیپنوز با
اعتقادات آنها مخالف باشد بهراحتی در مقابل آن ایستادگی میکنند و در هر مرحله از هیپنوتیزم،
در صورت تمایل، میتوانند از حالت خلسه خارج شوند.
البته لازم به ذکر است که برخی از هیپنوتیزم درمانگرها بر این باور هستند که در هیپنوتیزمهای
غیرپزشکی و غیردرمانی، و در شرایطی خاص، ممکن است این اتفاق رخ دهد.
باور چهارم:
هیپنوتیزم یک کار تحمیلی و اجباری است:
برخی بر این باورند که میتوان افراد را با زور وارد هیپنوتیزم کرد ولی در واقع هیچکس نمیتواند
علیرغم میلش هیپنوز شود. تنها فردی که بخواهد، هیپنوتیزم شود و با درمانگر همکاری کند
میتواند وارد هیپنوز شود. در واقع هيپنوتيزم يك كار مشترك و نتيجه تعامل ميان سوژه و هيپنوتيزور است.
باور پنجم:
هیپنوتیزم درمان است:
واقعیت این است که هیپنوتیزم فینفسه درمان نیست، بلکه گاهی اوقات لازم است
هیپنوتیزم در کنار سایر درمانها انجام شود و اثربخشی آن، به نوع تلقینات درمانگر بستگی دارد.
باور ششم:
هیپنوتیزم برای سوژه خطرناک است:
اگر هیپنوتیزم توسط فردی که به آن مسلط است و در آن تخصص دارد انجام شود
هیچ خطری برای سوژه ندارد. هیپنوتیزم نیاز به آموزش دارد و اگر کسی میخواهد
در این حیطه وارد شود باید مجوز این کار را داشته باشد.
باور هفتم:
هیپنوتیزم تلقین صرف است:
تحقیقات نشان دادهاند که هیپنوتیزم باید با تلقینات مناسب همراه شود و درمانگر باید دلیل
منطقی برای ارائه نوع خاصی از تلقینات داشته باشد. در واقع کلمه نیرو که در هیپنوتیزم
استفاده میشود نوعی استعاره است که باعث افزایش تأثیر تلقینها میشود و به معنی نیروی خارقالعاده نیست.
باور هشتم:
انسانهای سادهلوح، بیمار و ضعیفالاراده هیپنوتیزم میشوند:
هیپنوتیزم کاری آگاهانه و ارادی است که میتوان برای اغلب افراد، به کار برد.
هیپنوتیزم در افراد بیمار میتواند به بهبودی آنها کمک کند و در انسانهای سالم،
باعث افزایش کارایی و تمرکزشان شود. بنابراین پدیده هیپنوتیزم ارتباطی با قدرت و ضعف شخصیت افراد ندارد.
باور نهم:
میتوان در حالت هیپنوتیزم با نگاه بر اشیا تأثیر گذاشت:
در واقع، قدرتهایی این چنینی ارتباطی با روانشناسی و هیپنوتیزم ندارد و به رشته فراروانشناسی مرتبط است. در واقع با هیپنوتیزم نمیتوان، اشیا را با نگاه حرکت داد یا با ارواح ارتباط برقرار کرد یا از غیب سخن گفت. اعتقاد بر این است که اگر چنانچه سوژه در مورد این موضوعات، مطالبی را بیان کند، این سخنان غالباً تصورات، دریافتها و استنباطهای ذهنی خود اوست و الزاماً واقعی نمیباشد. به هرحال پدیده هیپنوتیزمی مواردی را شامل میشود که قابل تکرار، آزمایش و آموزش هستند.
باور دهم:
افراد در هیپنوتیزم اراده و کنترل خود را از دست میدهند:
برخی افراد نگرانیهایی در مورد هیپنوتیزم شدن دارند. نگرانی از اینکه مبادا در حالت هیپنوز اسرار محرمانه
خود را برملا سازند. اغلب ترس و هراسی در مورد از دست دادنِ کنترل وجود دارد،
به اینصورت که فرد اراده خود را از دست میدهد، تحت تسلط هیپنوتیزور قرار میگیرد
و ممکن است کارهایی انجام دهد که برخلاف شأن او باشد و این مسئله
باعث پشیمانی و شرمساری او گردد. اما همانطور که بیان شد،
سوژه در حالت هیپنوز نسبت به محیط اطراف خود هوشیاری دارد.
باور یازدهم:
سوژه پس از خروج از خلسه، آنچه را که در طول جلسه اتفاق افتاده است را به هیچوجه به یاد نخواهد آورد:
یکی از باورهای رایج این است که فرد درحالت هیپنوز، از خود بیخود میشود و
بعد از اتمام هیپنوتیزم فرایند آن را بهطور کامل فراموش میکند. در صورتیکه سوژه در طول جلسه
و اجرای هیپنوتیزم کاملاً هوشیار است، و تمام وقایعی که در حالت هیپنوتیزم اتفاق میافتد
را به یاد میآورد. لازم به ذکر است که در برخی از موارد، ممکن است سوژه در هیپنوزهای
بسیار عمیق، بخشی از فرایند را به خاطر نیاورد. تنها تعداد اندکی از افراد در این وضعیت قرار میگیرند،
زیرا بهصورت ارثی این قابلیت را دارند که به خلسههای بسیار عمیق فرو میروند.
ولی این امر به معنی بیهوش شدن و ناآگاهی کامل از جریان هیپنوز نمیباشد.
بنابراین اکثر افرادی که وارد خلسه هیپنوتیزمی میشوند،
پس از خارج شدن از خلسه، وقایعی را که در شرایط خلسه اتفاق افتاده است، را به یاد خواهند داشت.
برای دریافت وقت مشاوره با کلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید