اختلال دزدی بیمارگونه چیست؟
جنون دزدی یا کلپتومنیا (به انگلیسی: Kleptomania) یک تمایل غیرقابل مقاومت برای دزدیدن وسایل کم ارزش است. افراد مبتلا به این اختلال به دنبال دزدیدن اشیا نه چندان ارزشمند مانند خودکار، گیرهٔ کاغذ، چسب و نظیر آنها هستند.جنون دزدی برای نخستین بار در ایالات متحده به عنوان یک اختلال روانی شناخته شد.افراد مبتلا به جنون دزدی ممکن است دچار اختلالات دیگری نظیر همایندی مرضی، اختلال شخصیت اسکیزویید و اختلال شخصیت مرزی نیز باشندجنون دزدی میتواند بعد از جراحی تمور مغزی یا مسمومیت به کربن مونوکسید به وجود آید.
تعریف اختلال دزدی بیمارگونه:
این اختلال جز بیماری های روانی نادر است. بیمار دچار تمایل و وسواس غیر قابل کنترل برای دزدی است. تفاوت بین دزدی از مغازه ها و اختلال دزدی بیمارگونه در این است که بیمار در حالت دوم صرفا به خاطر خود عمل دزدی دست به این کار می زند، نه به خاطر نیاز یا خواستن یک وسیله خاص. کسانی که از مغازه ها دزدی می کنند اغلب شریک دارند و برای این کار برنامه ریزی می کنند.در حالی که در اختلال دزدی بیمارگونه ، فرد هیچ گاه برای عمل خود برنامه ریزی نمی کند و همیشه به تنهایی اقدام می کند. بیمار وسایلی را می دزد که به هیچ دردش نمی خورند یا کمترین استفاده را از آنها دارد.
ویژگی های دزدی بیمارگون
در زیر برخی از نشانه ها و علائم جنون دزدی بیان می شود :
-ویژگی اصلی دزدی بیمارگون ناتوانی در مقاومت در برابر عمل دزدی بیمارگون کالاها است .
-کالاهایی که فرد می دزدد برای استفاده شخصی یا به خاطر ارزش مالی آن ها مورد نیاز نیستند .
-در دزدی بیمارگون مانند جنون آتش افروزی شخص قبل از انجام عمل دزدی احساس تنش می کند ولی پس از انجام عمل احساس رضایت و کاهش تنش می کند و ممکن است با احساس گناه ، پشیمانی و یا افسردگی همراه باشد یا نباشد .
-دزدی در این افراد برای ابراز خشم یا انتقام نیست .
شیوع دزدی بیمارگون
دزدی بیمارگون در تقریباً 4 تا 24 درصد افرادی که به خاطر دزدی از فردشگاه دستگیر می شوند روی می دهد ، شیوع دزدی بیمارگون در کل جمعیت بسیار نادر است و تقریباً 3 درصد تا 7 درصد است هم چنین آمار و شیوع جنون دزدی در زنان 3 برابر مردان است . علت بیماری دزدی بیمارگون مشخص نیست . هم چنین بیماران مبتلا به دزدی بیمارگون معمولاً توانایی خرید وسایلی که می دزدند دارند و این افراد ممکن است بیماری هایی مانند پرخوری عصبی ، اختلالات شخصیت ، و اختلالات اضطراب داشته باشند . بسیاری از افراد مبتلا به جنون دزدی دارای علایم وسواسی جبری هستند مانند تمیز کردن ، شستن دست ها و مرتب کردن .

علت بیماری جنون دزدی
گرچه هنوز علت اصلی این اختلال مشخص نشده است و برای اما تغییراتی که در مغز اتفاق می افتد می تواند در جنون دزدی تاثیر داشته باشد. اما قطعیت وجود ندارد.
علل روانی_ اجتماعی
معمولا در تجربه استرس زای زندگی، فقدان عزیزان، و روابط شکست خورده، میتواند علت روان شناختی این مسئله باشد. همچنین در برخی موارد طرد شدن از جمع دوستان و جامعه عادی در بوجود امدن آن نقش ایفا می کند.
علل زیستی
کم توانی ذهنی، بیماری شدید مغزی، و اختلالات متابولیسمی به ویژه سروتونین در ایجاد دزدی بیمارگون مطرح هستند. جنون دزدی می تواند در اثر آزاد شدن دوپامین (هورمون شادی) بعد از عمل دزدی اتفاق بیفتد. همچنین اختلال و نوسانات در سیستم مغزی یکی دیگر از علل زیستی جنون دزدی است.
علل خانوادگی و ژنتیک
بررسی خانوادگی و ژنتیکی افراد بیمار نشان می دهد که در صورت وجود بیماری در نزدیکان یک شخص احتمال وجود بیماری بالا می رود. البته ژنتیک فقط ابتلا در بستگان درجه یک را بالا می برد.
بیماری های پیش زمینه ای
بیماری هایی مثل تومور مغزی و عمل جراحی، جراحت، آسیبهای مغزی، مسمومیت با گازکربن مونواکسید، می تواند در ایجاد دزدی بیمارگون نقش داشته باشد.
گاهی ممکن است همراه با جنون دزدی بیماری دیگری نیز وجود داشته باشد. همزمان با جنون دزدی، اختلالات شخصیت، و اختلال اسکیزوئید دیده می شود.
پیشگیری از دزدی بیمارگون
از آنجایی که ریشه و منشأ خاصی برای جنون دزدی هنوز یافت نشده؛ در نتیجه راه قطعی برای پیشگیری از این اختلال گزارش نشده است. درمان به موقع آن از عوارض بعدی و ضرر و زیان های پیرامون آن جلوگیری می کند.کلیپتومانیا از آن دسته از بیماری هایی است که عود مکرر دارد. در نتیجه عود در این بیماری عادی است و امکان پیشگیری نیز وجود نداشته یا به ندرت اتفاق می افتد. با این حال مشاوره کنترل استرس می تواند برای این افراد مفید باشد.

درمان اختلال دزدی بیمارگونه:
رایج ترین روش درمانی استفاده از روان درمانی است. در این شیوه، از روان درمانی شناختی برای کنترل تکانه ها استفاده می شود. هدف درک رفتار منفی و یافتن روش هایی برای جایگزینی آنها با رفتارهای مثبت است. درمانگر با بیمار برای یافتن رفتارها یا پاسخ های مثبت برای جایگزینی رفتار تکانه ای کار می کند. در صورتی که هر نوع بیماری روانی دیگری نیز در بیمار تشخیص داده شود، درمان مقتضی انجام می گیرد.
در صورتی که درمان به تنهایی کافی نباشد، از دارو درمانی استفاده می شود. داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی یا ترکیبی از داروها بسته به علائم فرد تجویز می شوند. هر چند داروی مخصوصی برای این اختلال وجود ندارد، در مواردی نالتروکسان تجویز می شود. این دارو برای معتادانی تجویز می شود که دچار وابستگی به موارد مخدر هستند و به آنها در کنترل تکانه برای مصرف مواد مخدر یا الکل کمک می کند.اگر احساس می کنید دچار اختلال دزدی بیمارگونه شده اید، بهترین کار دریافت درمان تخصصی زیر نظر یک روانشناس مجرب است. با استفاده از درمان تخصصی به مهارت های سازگاری برای کنترل تکانه در خانه مسلط می شود. در صورتی که برای شما دارو تجویز شده است، آن را طبق برنامه مصرف کنید.به علاوه، تکنیک های آرامش بخشی به کاهش رفتارهای وسواس گونه کمک می کنند.
نمونه ای از این اختلال
خانم 60 ساله ای که تحصیلات ابتدایی داشت و مشاغل متنوعی را تجربه کرده بود، دزدی از فروشگاه ها را از سن 30 سالگی شروع کرده بود. او چندین بار به علت سرقت دستگیر شده بود.یکی از تشخیص ها در مورد او افسردگی بود. گزارش های از سرقت خود را در دوره های بدون افسردگی داده بود. عدم توانایی مقاومت در برابر تمایل شدید او به سرقت و احساس لذتی که بعد از آن به او دست می داد از نشانه های این اختلال بود. چیزهایی که او سرقت می کرد مفید و قابل استفاده نبود. او اظهار داشت که این اعمال در دوره ی افسردگی موجب بالا رفتن خلقش می شود. او بعدا احساس گناه می کرد و چیزهایی را که دزدیده بود به دیگران می داد یا دور می انداخت و با این کار احساس گناهش از بین می رفت. در طول دوره های افسردگی خلق او پایین بود ولی تمایل به سرقت را در خود احساس می کرد، با این حال در خارج از این دوره ها با انجام این اعمال احساس می کرد که خلقش خیلی بهتر شده است.