مشخصه اصلی اختلال انباشتگری (compulsive hoarding disorder) جمعآوری اقلامی است که به نظر میرسد ارزش چندانی ندارد و فرد آنها را دور نمیاندازد و در نهایت سبب اِشغال وسیع محل زندگی فرد میشود.
این اختلال ناشی از سه عامل زیر است:
1-این افراد انواع ترس وسواسی در زمینه از دست دادن اقلام مهم دارند که معتقدند ممکن است روزی در آینده به کارشان آید
2-افراد مبتلا به اختلال انباشتانگاری باورهای غلط درمورد اهمیت اموال دارند
3-آنها دلبستگی هیجانی به متعلقات دارند و دل کندن برای آنها بسیار دشوار است
پیشتر در نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-4)، اختلال انباشتگری وجود نداشته و فقط انباشتانگاری یا احتکار یکی از ملاکهای تشخیصی اختلال وسواسی- جبری بوده است.ولی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، انباشتانگاری یا اختلال احتکار به عنوان یک اختلال مجزا معرفی شده است.
سیر بیماری و شیوع اختلال وسواس احتکار
به علت مخفي بودن نشانه هاي اين بيماري و همچنین به علت جمع آوری و تمیز کردن محیط زندگی توسط یکی از اعضاء خانواده و عدم رفت و آمد مبتلایان با بستگان و دوستان، اطلاع چندان دقيقي از تعداد مبتلايان به این اختلال در دسترس نيست. عادت به انبار كردن اشیاء معمولا در نوجوانی و اوایل بزرگسالی آغاز می شود که اين مشكل تا زماني كه فرد به سنين بزرگسالي نرسیده است چندان حاد به نظر نمي رسد. هر چه سن فرد بالا می رود، اندوختن وسایل در فرد بیشتر می شود، طوریکه اگر دقت کنیم به این وسائل نه نیاز دارد و نه فضای مناسبی برای آن در اختیار دارد.
معمولا در میانسالی علائم این بیماری به قدری فراگیر می شود که درمان آن بسیار سخت تر خواهد شد. به عبارت دیگر این بیماری با گذشت زمان روز به روز وخیم تر می شود و فرد نیاز به دوری از جمع را احساس می کند. معمولا زمانی، دیگران متوجه این اختلال می شوند که درهم و برهمی بیش از حد محیط زندگی فرد، توجه آنان را به خود جلب می کند.
اختلال انباشتگری یا وسواس احتکار چیست؟
آمار مبتلایان به وسواس احتکار
آمار و ارقامی که در بررسی این اختلال بدست آمده است و با توجه به تخمین هایی که از گزارشات موجود در کشورهای مصرفی داده شده است، پنج درصد از کل افراد جامعه به این بیماری دچار هستند. البته بعلت دلایل فوق الذکر تعداد واقعی این افراد بسیار بیشتر از این رقم است.
انگیزه شخصی اختلال وسواس احتکار
انگیزه فردی مبتلایان به اختلال وسواس احتکار در افراد مختلف متفاوت است ولی بطور کل می توان انگیزه آن ها را در یکی از دسته های زیر قرار داد:
بعضی از مبتلایان گمان می کنند که وسائلی که جمع آوری کرده اند، بسیار ارزنده است.
برخی دیگر جمع آوری وسائل را از دیگر اعضاء خانوادشان آموخته اند.
عده ای از این افراد به وسائلی که گردآوری کرده اند، دلبستگی شدیدی دارند؛ بطوریکه عنوان می کنند که هر یک از این وسائل خاطره ای را زنده می نماید و فکر کردن به این خاطرات برایشان آرامش و شادی به ارمغان می آورد.
بعضی افراد هم با شعار «هر چیز که خار آید، یک روز به کار آید» تصور میکنند که اشیائی که گردآوری کردهاند در روز مبادا به کارشان خواهد آمد.
بعضی دیگر از مبتلایان، زمانی که با وسایلی که دور خود جمع کرده اند، محاصره شوند، احساس امنیت بیشتری می کنند.
برخی دیگر نیز دوست ندارند اسراف کنند.
انگیزه احتکار هر چیزی میتواند باشد ولی نتیجه اش این است که محیط زندگی چنین افرادی بسیار شلوغ است و چیزهای که گردآوری کرده اند، بسیار درهم و برهم و بصورت نامرتبی، تمام فضای زندگی فرد را اشغال نموده است. یکی از پیامدهای خانوادگی و اجتماعی اختلال احتکار این است که اعضای خانواده به دلیل شرمندگی از شرایط خانهشان، در خانه مهمانی نمیگیرند.
اختلال انباشتگری یا وسواس احتکار چیست؟
علت ابتلا به این اختلال
درباره علت اختلال انباشتگری اطلاعات زیادی وجود ندارد.اما پژوهشهای روانشناسی مشخص کرده که این اختلال یک جنبه خانوادگی دارد و تقریباً در ۸۰ درصد افراد مبتلا، دست یکی از بستگان درجه اول رفتارهای احتکار و ذخیرهسازی دارد.
اختلال انباشتگری ممکن است با سایر اختلالات مربوط به روان همراه باشد.
شایعترین بیماری همراه و هم ابتلایی در افراد مبتلا به اختلال احتکار، اختلال وسواسی- جبری است.
افراد مبتلا معمولاً خودشان به دنبال درمان نیستند مگر اینکه توسط اطرافیان با اصرار و زور برای درمان اقدام کننددرمان وسواس جمع آوری وسایل دشوار است اما مؤثرترین نوع درمان برای این افراد درمان شناختی رفتاری است که شامل آموزش تصمیمگیری و طبقهبندی؛ مواجهه درمانی و خوگیری با دورانداختن و بازسازی شناختی است.البته در کنار روان درمانی میتوان از درمانهای دارویی مثل داروهای ضد افسردگی، مخصوصاً از گروه SSRIs کمک گرفت.