نوجوانی یک دوره رشد استرس پر از تغییرات عمده دارندکه شامل تغییرات در بدن، تغییر در افکار و تغییرات در احساسات می شود. احساسات شدید استرس، سردرگمی، ترس و عدم اطمینان، و همچنین فشار برای موفقیت، و توانایی فکر کردن در مورد برخی چیزها به روش های جدید، بر توانایی های حل مسئله نوجوانان و تصمیم گیری نوجوانان تاثیر می گذارد.برای بعضی از نوجوانان، تغییرات طبیعی رشدی، هنگامی که از وقایع دیگر یا تغییرات در خانواده هایشان، مانند طلاق و یا رفتن به جامعه جدید، تغییرات در دوستی، مشکلات در مدرسه یا دیگر تلفات، می تواند بسیار ناراحت کننده باشد و می تواند غلبه کند. مشکلات ممکن است برای غلبه بر آن ها دشوار یا شرم آور باشد. برای برخی، خودکشی ممکن است به نظر یک راه حل باشد.
عوامل مرتبط با خودکشی نوجوانان در سه دسته عوامل دموگرافیک، محیطی و روانی طبقهبندی میشوند. مطالعات نشان دادهاند نوجوانانی که یک یا بیشتر از عوامل خطر را دارند، با احتمال بیشتر در معرض درگیر شدن در رفتارهای مرتبط با خودکشی هستند .
الف) عوامل دموگرافیک: عبارتند از سن، جنسیت، گرایش جنسی، نژاد و قومیت.
سن: اگرچه خودکشی در دوران کودکی و اوایل نوجوانی بسیار نادر است، با گذر از دوران نوجوانی میزان بروز خودکشی افزایش مییابد . میزان جهانی خودکشی از 6/0 در هر 100000 در نوجوانان زیر 14 سال به 4/7 در هر 100000 نوجوانان 15 تا 19 ساله افزایش مییابد. شیوع اقدامات خودکشی در 12 سالگی کمتر از 1 درصد است و پس از آن در 15 سالگی افزایش مییابد . در اواسط نوجوانی شیوع اقدامات خودکشی در بالاترین میزان است . اختلالات خلقی و سوء مصرف مواد در خودکشی اواخر نوجوانی متداولتر هستند درحالیکه در خودکشی سنین پایینتر، اختلالات رفتار مخرب شایعتر هستند . مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا در سال 2012، میزان مرگ ناشی از خودکشی افراد 10 تا 14 ساله را 48/1 در هر 100،000 و در افراد 19-15 سال 35/8 در هر 10،000 در 16 ایالت ثبت کرده است . از 139 مرگ ناشی از خودکشی کودکان و نوجوانان در انگلستان در سال 2005، 125 تن از آنها 15-19 ساله و 14 نفر دیگر 10تا 14 ساله بودند . جنسیت:مطالعات مختلف نشان میدهند که مرگ در اثر خودکشی در نوجوانان پسر بیشتر از نوجوانان دختر است، درحالیکه دختران بیشتر افکار خودکشی و اقدام به آن را تجربه میکنند . در سراسر جهان، نسبت خودکشی مردان بین سنین 15 تا 19 بیش از دو برابر زنان همسن است (1/4 در هر100000 برای زنان و 5/10 در هر 100000 برای مردان) . محققین در یک مطالعه بر روی 2690 نوجوان در جمهوری بنین دریافتند که جنسیت مؤنث با افزایش خطر بروز افکار و اقدام خودکشی همراه است [10]. Rhodes و همکاران در یک مطالعهی مروری دربارهی اثر جنسیت بر خودکشی دریافتند که میزان بیشتر مرگ ناشی از خودکشی در پسران نسبت به دختران، بهاحتمال دارا بودن عوامل خطر خودکشی در پسران، مانند رفتارهای پرخطر، سوءمصرف الکل، استفاده از روشهای کشندهتر خودکشی، تمایل بیشتر به سمت خشونت و رفتارهای برونگرایانه پسران در مقایسه با دختران نوجوان برمیگردد. اختلالات برونگرایی مانند کمبود توجه، بیش فعالی، اختلالات سرکشی و ارتباطی در پسران نسبت به دختران بیشتر هستند.
اختلالات درونگرایی مانند افسردگی، اضطراب، استرس پس از تروما در دختران شایعتر از پسران میباشد. سوءمصرف مواد و اسکیزوفرنی بهعنوان عامل خطر قوی در پسران از دختران شایعتر است. . McLoughlin و همکاران استثناء قابلتوجه این الگو را در چین و هند ذکر مینمایند که ساختارهای اجتماعی این کشورها از هنجارهای غربی متفاوت است. بهویژه در چین، میزان خودکشی زنان 60 درصد بالاتر از میزان خودکشی مردان و در جوامع روستایی 3 برابر بیشتر از جوامع شهری است .گرایش جنسی: مطالعات نشان دادهاند که بین گرایش جنسی و خودکشی ارتباط وجود دارد. افکار خودکشی و اقدام به آن بهخصوص در دوران بلوغ در مردان همجنسگرا (هموسکچوال) و دو جنسگرا (بای سکچوال) نسبت به همتایان دگرجنسگرا (هتروسکچوال) بیشتر است. میزان خودکشی در زنان همجنسگرا و دو جنسگرا افزایش نمییابد .
نژاد و قومیت:مطالعات نشان میدهند که گروههای بومیدر نتیجه قرار گرفتن در محیط نامساعد و نابرابر در معرض افزایش خطر خودکشی هستند . در ایالات متحده آمریکا، نوجوانان 15 تا 19ساله بومیان آمریکا و آلاسکا 7/1 برابر بیشتر احتمال دارد در اثر خودکشی بمیرند . McLoughlin و همکاران در مطالعهی خود گزارش میکنند که در سراسر نیوزیلند، استرالیا، کانادا و ایالات متحده آمریکا، الگوی مشابهی از خودکشی در میان جوانان بومی در میان جمعیت نوجوان مشهود است. در نیوزیلند (کشوری با یکی از بالاترین میزان خودکشی)، نوجوانان پسر مائوری (Maori) 4/2 برابر بیشتر از همسالان نیوزیلندی خودکشی میکنند.
مشابه این الگو، در نوجوان جمعیت بومی جزیرهنشینان تنگه استرالیا در مقایسه با همتایان غیربومی دیده میشود. در کانادا، نوجوان سرخپوست بومی تا شش بار بیشتر در اثر خودکشی نسبت به همسالان غیربومی. کودکان و نوجوانان اینویت (Inuit) تا 30 برابر بیشتر از همسالان مناطق غیربومی دیگر کانادا در اثر خودکشی میمیرند. بهطور مشابه، در اروپا، در نوجوانان 15 تا 19 ساله اقلیتهای قومی بومی ایرلند میزان خودکشی بیش از 5/2 برابر میزان جمعیت عمومی ایرلندی، با افزایش 6 برابر خودکشی در مردان دیده میشود .
ب) عوامل محیطی: عبارتند از عدمحمایت خانوادگی و اجتماعی، بازداشت و زندانی شدن، مهارتهای ضعیف زندگی، سابقه خانوادگی خودکشی، اینترنت و رسانههای گروهی.
حمایت خانوادگی و اجتماعی:محققین روابط مثبت پدر و مادر را به عنوان یکی از مهمترین عوامل محافظتکننده در برابر خودکشی نوجوانان گزارش میکنند. نوجوانانی که اقدام به خودکشی کردهاند محیط خانواده خود را استرسزا، غیر حمایتی، پر مشاجره و سرد ازنظر عاطفی توصیف میکنند . در بررسی انجام شده بر2690 نوجوان در جمهوری بنین مشخص شد عدمحمایت پدر و مادر با افزایش خطر افکار و اقدام خودکشی همراه است. نتایج مطالعهی Miller و همکاران نشان میدهد که حمایت والدین و مدرسه نسبت به حمایت دوستان در راستای فهم تفکرات و رفتارهای خودکشی حائز اهمیت بیشتری میباشد . نتایج یک مطالعه در نوجوانان بستری شده در بخش روان به علت خودکشی، نشانگر اثرات مخرب تخطئه از سوی خانواده و دوستان است.
بالأخص نوجوانان پسری که تجربه تخطئه شدید از سوی خانواده را داشتند احتمال بروز صدمه به خود در دوره پیگیری در آنان بیشتر بود . نتایج مطالعهی Tuisku و همکاران نیز در همین راستا است که نشان میدهد که حمایت اجتماعی ضعیف نظیر حمایت همسالان یک پیشگوییکنندهی قوی برای بروز رفتارهای خودکشی است . در بررسی ملی خودکشی نوجوانان زندانی در آلمان، ترک خانه و مدرسه با افزایش خطر خودکشی در نوجوانان همراه بود .
زندانی شدن: بررسی جامع ملی خودکشی نوجوانان آلمانی در زندان نشان داد بازداشت با خطر 23 برابری خودکشی در نوجوانان و جوانان همراه است. خطر نسبی در نوجوانان زندانی سه برابر بیشتر از بزرگسالان زندانی است . همچنین، نتایج یک مطالعهی مورد شاهدی از تمام زندانیان انگلستان و ولز که بهمنظور بررسی شیوع صدمه به خود در زندان، عوامل خطر همراه با آن و خطر خودکشی بعدی انجام شد، نشان داد بهطورکلی شیوع صدمه به خود در زندانیان زن ده برابر بیش از زندانیان مرد است. و صدمه به خود با خودکشی بعدی ارتباط معنادار دارد. افراد کمتر از 20 سال، 13 درصد جمعیت زندانیان را تشکیل میدادند و 23 درصد زندانیان مرد و 21 درصد زندانیان زن، سالانه به خود آسیب میرساندند. ارتکاب جنایت در زنان و سن کمتر از 20 سال، جنسیت زن، نوع زندان، نوع محکومیت با افزایش خطر آسیب به خود در زندان همراه بود .
مهارتهای زندگی: مهارتهای اجتماعی و خودشناسی ضعیف میتوانند عوامل خطر برای خودکشی نوجوانان باشند . تحقیقات نشان میدهد که مهارت ضعیف حل مسئله یک عامل خطر مهم است . نتایج مطالعه آکرمن (Ackerman) و همکاران در نوجوانان با سابقه اقدام به خودکشی حاکی از اختلال تصمیمگیری در مواقع حساس در میان افراد است . سابقه خانوادگی: شواهد بیانگر خطر بالای خودکشی در افرادی است که در معرض خودکشی والدین قبل از 17 سالگی قرارگرفتهاند . Cheng و همکاران در مطالعه خود نشان دادند که سابقه مرگ والد همجنس در اثر خودکشی، خطر خودکشی در فرزند نوجوان را افزایش میدهد. درواقع خودکشی در نوجوانان پسر بهطور قابل توجهی با سابقه مرگ پدر در اثر خودکشی همراه بود و برعکس، خودکشی در نوجوانان دختر بهطور قابل توجهی باسابقه خودکشی مادر همراه بود .
اینترنت و رسانههای گروهی:مطالعات اخیر نشان دادهاند که پوشش رسانهای خودکشی میتواند به خودکشی گروهی منجر شود. حدود 13 درصد از خودکشی نوجوانان 15 تا 24 ساله در این دسته قرار میگیرند. اینترنت میتواند اطلاعاتی را در مورد چگونگی اقدام به خودکشی موفق به جوانان ارائه دهد و حتی ممکن است آنها را به خودکشی تشویق کند . خودکشی، میتواند بهصورت دستهجمعی رخ دهد. بهطورکلی، میزان خودکشیهای گروهی نوجوانان 1 درصد تا 2 درصد است. پوشش رسانهای داستانهای خودکشی بر وقوع خودکشیهای بعدی برای جوانان و نوجوانان اثرگذار است. ارتباط معنیداری بین گزارش جزئیات خاص داستان خودکشی در روزنامهها و به دنبال آن بروز خودکشی گروهی نوجوانان وجود دارد .
دادههای نظرسنجی از 1560 جوان 10-17 سالهی استفادهکننده از اینترنت، ساکن در ایالات متحده پس از تعدیل عوامل خطر شناخته شده، نشان داد در افرادی که از وب سراچههای مشوق صدمه به خود و خودکشی بازدید کرده بودند احتمال افکار خودکشی و صدمه زدن به خود به ترتیب 7 برابر و 11 برابر بیشتر بود .
ج) عوامل روانی: عبارتند از اختلالات روانی تشخیص داده شده، حوادث ناگوار زندگی و سابقهی سوءاستفاده در دوران کودکی، استرس آکادمیک، استفاده از مواد مخدر و الکل و مزاحمت سایبری.
نقش بیماریهای روانی:افسردگی شایعترین اختلال مرتبط با خودکشی نوجوانان است، که در دختران نسبت به پسران بیشتر است. [8-7، 4]. ناامیدی یک متغیر واسطهای مهم بین افسردگی و خودکشی است . بیماریهای روانی بهطور قابل توجهی خطر خودکشی نوجوان و رفتار خودکشی را افزایش میدهند، 87 درصد تا 90 درصد از نوجوانان در زمان خودکشی از یک یا چند اختلالات روانی (مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از تروما، اختلال شخصیتی مانند تحریکپذیری، تکانشگری و روانپریشی و اسکیزوفرنی) رنج میبرند. هر ترکیبی از این اختلالات میتواند خطر رفتارهای خودکشی را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد. تصور از بدن ضعیف و اختلالات غذا خوردن با پدیده خودکشی در زنان همراه است . اسکیزوفرنی علیرغم شیوع کم بهعنوان عامل خطر خودکشی در پسران در مقایسه با دختران (به علت شروع زوتر در پسران) بیشتر است.
تحقیقات نشان میدهند در نوجوانانی که اقدام به خودکشی کردهاند، اختلال روانپزشکی قبل از 15 سالگی آشکار شده است. یک مطالعه کوهورت نشان داد که مشکلات اضطرابی و یا اختلال سلوک در سن 8 سالگی پیشگویی کننده بستری در بیمارستان در آینده و خودکشی در میان پسران 15 ساله تا 24 است. بااینحال، مشکلات روانی در دختران در سن 8 سالگی پیشگویی کننده نبود .نتایج یک مطالعه دربارهی خصوصیات بالینی و عوامل مستعدکننده اقدام به خودکشی نوجوان بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان کره جنوبی نشان داد، مشکلات ارتباطی و اختلالات روانی مانند اختلالات خلقی در اقدام به خودکشی نوجوانان تأثیر دارد
یک مطالعه کوهورت آیندهنگر بر 2399 دانش آموزان دبیرستانی 13-15 ساله، بعد از 4 سال پیگیری از نظر افکار خودکشی نشان داد، افکار خودکشی بهشدت با علائم اضطراب/ افسردگی، مشکلات رفتاری، درد/ تنش عضلانی در 13-15 سالگی این نوجوانان، همراه است .اختلالات خلقی و سوء مصرف مواد در خودکشی اواخر نوجوانی متداولتر هستند درحالیکه در خودکشی سنین پایینتر اختلالات رفتار مخرب شایعتر هستند . پریگرسون(Prigerson) و همکاران در مطالعه خود افزایش 5 برابری تفکرات خودکشی به دنبال غم ناگهانی در نوجوانان را نشان دادند . Panagioti و همکاران در یک متا آنالیز رابطه بسیار معنیدار و مثبتی بین اختلال استرس پس از تروما و خودکشی یافتند .در تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانهی دادههای مطالعهای دربارهی عوامل خطر مرتبط با افکار و اقدام به خودکشی در 2690 نوجوان در جمهوری بنین؛ اضطراب و تنهایی با افزایش خطر افکار و اقدام به خودکشی همراه بود .
سابقه حوادث ناگوار زندگی:اغلب یک رویداد استرسزا در زندگی نوجوانان قبل از اقدام به خودکشی رخ میدهد . شکست رابطه، طلاق والدین، مرگ یک دوست، مرگ والدین، خانواده نیروهای مسلح، افت تحصیلی، خشونت خانگی، بیماری جسمی، شقاوت مالی، سابقه صدمه به خود و سوءاستفاده فیزیکی از کودکان اغلب بهعنوان وقایع رخ داده قبل از اقدام به خودکشی ذکر شده است . سابقه حوادث ناگوار زندگی را میتوان با تفکرات خودکشی و اقدام خودکشی در آینده مرتبط دانست.
سرکوب عاطفی میتواند در نحوه فایق آمدن فرد بر حوادث ناگوار زندگی تأثیر بگذارد. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که سرکوب عاطفی بهعنوان عامل میانجی بین تفکرات خودکشی و تلاش برای خودکشی و در ورای متغیرهای دموگرافیک و نشانههای افسردگی عمل میکند. نتایج مطالعهی بهعملآمده در 90 دختر نوجوان که در بخش روان به علت خودکشی بستری شده بودند، نشان داد که وقایع استرسزای زندگی، وقوع خودکشی در آینده را پیشبینی میکند .افکار خودکشی یک پدیده شایع در بازماندگان پس از رویداد فاجعه است. میزان افکار خودکشی در میان بازماندگان نوجوانان پس از زلزله سال 2008 در ونچوان چین، 6، 12 و 18 ماه پس از زلزله، به ترتیب 6/35 درصد، 6/35 درصد و 7/30 درصد محاسبه شد. افسردگی قویترین پیشبینی کننده افکار خودکشی پس از زلزله بود .
اسکات (Scott) و همکاران در مطالعه خود در دختران نوجوان نشان دادند صدمه به خود بدون نیت خودکشی و ایده خودکشی بهعنوان عوامل پیشگویی کننده برای اقدام به خودکشی در آینده میباشند . Hawton و همکاران نیز به نتایج مشابه دست یافتند .سوءاستفاده
در دوران کودکی:محققین رابطهی مثبتی را بین سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی، آزار جسمی و اقدام به خودکشی یافتهاند . برای نوجوانان در حال رشد که تجربه قربانی شدن را دارند، آزار دیدن و اذیت شدن میتواند راه رسیدن به خودکشی را از طریق ایجاد افسردگی و پریشانی روانی هموار کند.در یک مرور سیستماتیک، در هفت مطالعه مبتنی بر جمعیت تعدیل نشده بر اساس جنس ارتباط مثبت معنیداری بین سوءاستفاده جنسی و خودکشی در دختران و پسران وجود داشت، اما این ارتباط در پسران نسبت به دختران قویتر بود. نتایج نشان داد درحالیکه سوءاستفاده جنسی در دختران شایعتر است، اثرات منفی آن در پسران با توجه به اقدام به خودکشی بیشتر است.
نتایج مطالعه بر 163 نوجوان با اختلال افسردگی عمده تشخیص داده شده نشان داد، سابقه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی با عدم خویشتنداری (عمل بدون فکر که نوعی رفتار تکانشی است) و گزارش اقدام به خودکشی در نوجوانی همراه است؛ بخصوص عدم خویشتنداری بالاتر با احتمال بیشتری با خطر اقدام به خودکشی در نوجوانان دارای سابقه سوء استفاده جنسی در کودکی همراه بود .
در مطالعهی Randall و همکاران در نوجوانان جمهوری بنین مورد قلدری واقع شدن با افزایش خطر افکار و برنامهریزی برای خودکشی همراه بود . نتایج مطالعهی Moon و همکاران بر 15364 نوجوان پسر و دختر نشان داد که قربانی شدن بهوسیله همسالان تأثیر معنیدار و مستقیمتری بر روی رفتارهای خودکشی دارد . همچنین Van Geel و همکاران در یک متاآنالیز بر روی 43 مطالعه دریافتند که قربانی شدن بهوسیلهی همسالان ارتباط مستقیمی با افکار و اقدام خودکشی در کودکان و نوجوانان دارد .
استرس آکادمیک: نتایج مطالعهای بر 664 دانشجوی راهنمایی و دبیرستان در مدارس کره نشان داد استرس آکادمیک و خشونت در مدارس با افزایش خطر خودکشی نوجوانان مرتبط هستند. استرس آکادمیک، افسردگی، تفکرات خودکشی، برنامهریزی و تلاش برای خودکشی را تشدید میکند؛ خشونت در مدرسه همچنین افسردگی را افزایش میدهد و به دنبال آن تفکرات خودکشی، برنامهریزی و تلاش برای خودکشی را افزایش میدهد [30]. Shang و همکاران در مطالعه بر روی 1004 نوجوان پسر و دختر چینی پس از تعدیل عوامل مختلف مانند سن، جنس، وضعیت سلامت، مصرف الکل و سیگار، فعالیت بدنی و وضعیت اقتصادی خانواده دریافتند که ارتباط معناداری بین محیط استرسزای مدرسه و عدم تعادل پاداش در ازای تلاش با افکار خودکشی در نوجوانان وجود دارد .
مصرف الکل و مواد مخدر:مطالعات نشان دادهاند که سوءمصرف الکل، تنباکو و مواد مخدر خطر خودکشی در نوجوانان را افزایش میدهد . مصرف الکل در نوجوانان، بهخصوص شروع استفاده در پیش از نوجوانی، عامل خطر مهمی برای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در دختران و پسران نوجوان است. در یک مطالعه از 639 نفر از جوانان، در نوجوانان کمتر از 13 سال استفاده الکل با خطر بیشتری از افکار و اقدام به خودکشی در مقایسه با غیر نوشندگان هم سن و سال و کسانی که نوشیدن را پس از 13 سالگی شروع کرده بودند همراه بود . در یک مطالعه مشخص شد مصرف الکل خطر خودکشی را در دختران نوجوان 3 برابر و در پسران 17 برابر افزایش میدهد .
در نتایج به دست آمده از مطالعهای دربارهی عوامل خطر مرتبط با افکار و اقدام به خودکشی در 2690 نوجوان در جمهوری بنین؛ سوءمصرف الکل و مواد مخدر با افزایش خطر افکار و اقدام به خودکشی همراه بود . McManama و همکاران نیز به نتایج مشابه دست یافتند و نشان دادند فراوانی مصرف الکل با افزایش احتمال اقدام به خودکشی در نوجوانان همراه است .نتایج مطالعه Tuisku و همکاران در نوجوانان افسرده نشان داد که سابقه سوء مصرف الکل سوای از افسردگی خطر خودکشی را در دوره 1 و 8 ساله پیگیری پیشبینی میکند .
در یک مطالعه بر روی 15364 نوجوان پسر و دختر، پرخاشگری و مواد مخدر بر افزایش خطر خودکشی تأثیر داشت. نتایج این مطالعه بیانگر تأثیر مستقیم و معنیدار سوءمصرف مواد بر پرخاشگری است که به نوبه خود بر رفتارهای خودکشی مؤثر است .
دادههای به دست آمده از بررسی مدارس دولتی استان گوانگدونگ چین در دانش آموزان 12-19 ساله نشان داد، استفاده از مواد مخدر و آرامبخشها با نشانههای افسردگی، کیفیت پایین خواب، صدمه عمدی به خود، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در هر دو جنس در نوجوانان ارتباط مستقیم دارد .
مزاحمت سایبری: تحقیقات اخیر نشان میدهند که قربانیان مزاحمت سایبری و آزار دیدن در مدرسه بخصوص دختران نوجوان، در معرض خطر قابلتوجهی از پریشانی روانی و افکار خودکشی، برنامهریزی و اقدام برای خودکشی در مقایسه با کسانی که این تهدیدها را تجربه نمیکنند قرار دارند. نتایج دادههای 15425 دانشآموز برگرفته از سیستم مراقبت رفتارهای پرخطر جوانان در ایالات متحده نشان داد، که قربانی شدن مزاحمت سایبری اثرات خود را بر افکار خودکشی، برنامهریزی خودکشی، اقدام به خودکشی بهوسیله رفتار خشونتآمیز، سوءمصرف مواد و افسردگی اعمال مینماید. همچنین، نوجوانان دختری که قربانی مزاحمت سایبری هستند میزان بالاتری از افسردگی و رفتارهای خودکشی در مقایسه با همتایان پسر خود گزارش میکنند، و با افزایش سن، افسردگی و سوءمصرف مواد این خطر افزایش مییابد [34]. Van Geel و همکاران در متاآنالیز حاصل از 43 مطالعه دریافتند که مزاحمت سایبری نسبت به مزاحمتهای سنتی قویاً با ایدهپردازی خودکشی در نوجوانان مرتبط است
نقش کمک ها و مداخلات خانواده ها در پیشگیری از خودکشی جوانان
جوانان در دوره یی پرتلاطم زندگی می کنند که با تغییرات چشمگیر روحی ـ روانی ـ جسمانی ـ شناختی همراه است. متاسفانه گروهی از خانواده ها به علت بی توجهی یا عدم آشنایی با روش های ارتباط برقرار کردن با نوجوان و جوانان، نمی توانند رابطه یی گرم و صمیمانه با آنها برقرار کنند و همین امر به تدریج موجب دوری آنان از خانواده می شود. در حالی که نوجوان در این زمان بیش از هر موقع دیگری نیاز به توجه، حمایت، دلگرمی و راهنمایی والدین خود دارد. اکتر نوجوانان و جوانان هنگام روبه رو شدن با موقعیت های تهدیدآمیز و تنش زا، شدیداً احساس اضطراب، تشویش و دلهره دارند.
در مواردی والدین تصور می کنند که جوان قصد بریدن از خانواده و پیوستن به اجتماع را دارد در حالی که او تنها قصد شناخت استعدادها، توانایی ها و مهارت هایش را دارد و می خواهد ارزش ها و معیارهای جامعه را محک زند. تحقیقات نشان می دهند که بسیاری از رفتارهای ناسازگارانه نوجوانان ناشی از فقدان وجود جوی عاطفی در خانواده است.
گروه دیگری از والدین چنان سرگرم مشغله های روزانه خود هستند که فرصتی برای بودن با بچه ها و شنیدن صحبت های آنان ندارند. به همین دلیل، فاصله عاطفی مابین آنها چنان زیاد می شود که هنگام بروز بحران ها و گرفتاری های زندگی یا والدین قادر نیستند به فرزندان شان کمک کنند و یا فرزندان، والدین شان را دوست خود نمی دانند تا مسائل خود را برای آنها بازگو کنند. پدر، مادر و اعضای نزدیک خانواده برای اینکه بتوانند رابطه یی مطلوب و مناسب با نوجوان شان برقرار کنند باید بتوانند با او همدلی کنند و نیازهای او را بشناسند.
صحبت کردن و حرف زدن با جوان به او اطمینان، اعتماد، دلگرمی و قوت قلب می دهد تا با تکیه به ارزش های خانوادگی، حمایت های والدین و راهنمایی های آنان از اضطراب ورود به اجتماع شان بکاهد. جوان زمانی که با والدینش مشورت می کند، در حقیقت از آنها احساس امنیت و توان مقابله با مشکلات را می گیرد.علاوه بر آن، پدر و مادر نیز با روحیات، خصوصیات و افکار او آشنا خواهند بود و با شناخت مشکلاتش بهتر می توانند او را یاری کنند. در نظر داشته باشید هر زمان که مسائل نوجوانان و جوانان به خوبی ریشه یابی و حل شود، شرایط بروز مسائل بعدی از بین می رود.