انسان موجودی اجتماعی است و اجتماع با ارتباط و تعامل معنی پیدا می کند. مهارت های ارتباطی نظیر خوب حرف زدن، اعتماد به نفس، غلبه بر مشکلات، کار گروهی، ابراز احساسات، ابراز وجود و ده ها مورد دیگر همگی در چهارچوب مهارت های ارتباطی قرار می گیرند. آموزش و کسب این مهارتها بسیار ضروری بوده و ارتباط بسیار تنگاتنگی با آینده فرد بخصوص کودکان و نوجوانان دارد. چه بسا افراد بزرگسالی که از کودکی این مشکلات را با خود به دوش کشیده و کماکان در مهارت های ارتباطی ضعف دارند!
مهارت های ارتباطی چیست؟
همه ما به نوعی در اجتماع سهم داریم. برای اینکه بتوانیم فردی موفق باشیم حتما باید در ارتباطات خوب عمل کنیم. فرض کنید شخصی در یک رشته کاری، تخصص تمام عیار دارد. برای اینکه بتواند تخصص و مهارت خود را نشان داده و اثبات کند باید مهارت ارتباطی داشته باشد. در واقع لازمه بسیاری از ایفای نقش ها در جامعه، داشتن مهارت ارتباط مناسب است.
مشکلات ناشی از نبود مهارت های ارتباطی
افرادی که مهارت ارتباطی خوبی ندارند موانع و مشکلات بسیاری را پیش روی خود می بینند. بخشی از آنها بشرح زیر است:
-ناتوانی در گرفتن حق و حقوق اجتماعی
-ناکامی و شکست در فعالیت های اجتماعی
-از دست رفتن موقعیت ها و شانس های طلایی
-محکوم شدن به تنهایی و انزوا
-افسوس و حسرت حاصل از مشکلات
-پایین آمدن متوالی اعتماد به نفس و بروز مشکلاتی نظیر افسردگی
انواع مهارت های ارتباطی کلی
1.مهارت های انتقال پیام
این مهارت ها شامل مهارتهای ارتباط کلامی و ارتباط غیر کلامی می شوند. مهارت های کلامی به کلمات و جملات بیان شده و دیگر اصواتی که منجر به انتقال اطلاعات و معانی می شوند مربوط است. مهارت های غیر کلامی بیشتر مربوط به زبان بدن می شوند که چگونه علاوه بر صحبت کردن با استفاده از حرکات بدنی و چهره، طرز نشستن، ایستادن بر دیگران تاثیر بگذاریم و در مواقعی پیامی را به آنها انتقال دهیم.
2.مهارت های دریافت پیام
مهارت هایی که با استفاده از آنها پیام های مخاطب را دریافت می کنیم. در این مورد مهارت های خوب گوش دادن، مشاهدۀ با جزئیات و پاسخ دادن مدنظر است.
پرورش این مهارت ها در ارتباط روزمره با دیگران بسیار اهمیت دارد. افزایش و تقویت مهارت های بین فردی با استفاده از تقویت مهارت های انتقال و دریافت پیام صورت می گیرد. برای افزایش این مهارت ارتباطی در خود نکات زیر را به کار بگیرید. این نکات شما را در برقراری ارتباط موثر و صلح آمیز با دیگران یاری می دهد. در مرحلۀ اول باید سعی کنید شنوندۀ خوبی باشید. اینکه به چه میزان بتوانید پیام خود را به مخاطب برسانید به درک عمیق گفته های طرف مقابلتان نیاز دارید. برای اینکه خود را به صحبت های دیگران علاقه مند نشان می دهید از آنها سوال بپرسید.
افراد به سمت کسانی جذب می شوند که علاقۀ واقعی آنها را نسبت به برقراری اارتباط ببینند. سعی کنید همواره در ارتباط با دیگران لبخند بزنید و خوشرو باشید. تماس چشمی با دیگران از موثرترین روش های برقراری ارتباط موثر است. درک دیدگاه های مختلف و شنونده بودن آنها به روابط عمیق و دوستنه کمک زیادی می کنند. همیشه در جمع ها ابراز وجود کنید و منفعل نباشید. این کار باعث می شود دیگران شما را فرذی اجتماعی و جذاب بدانند. البته نباید در مورد زمینه ای که طلاعات ندارید گزافه گویی کنید.
2.مهارت های ارتباط کاری
یادگیری مهارت های کاری نقش بسیار زیادی در بهبود اخلاق کارکنان، تولیدات بالاتر، افزایش فروش و رضایت مشتری ایفا می کند. در بسیاری مواقع مدیران شرکت های موفق مبالغی را برای آموزش مهارت های ارتباط کاری برای کارمندان خود هزینه می کنند. برای داشتن ارتباط با کیفیت در زمینۀ کاری تمام انرژی خود را بر روی درک مخاطب خود صرف کنید. برای این کار از تقویت مهارت های کلامی و غیر کلامی بهره ببرید.
3.مهارت های ارتباطی نوشتاری
تقویت مهارت نوشتن درک پیام های نوشتاری شما را برای خواننده عمیق تر کرده و تاثیر بیشتری بر او می گذارد. ارتباطات نوشتاری شامل نامهها، ایمیلها، یادداشتها و خبرنامهها می شود. نوشته شما باید به شکل مناسبی آغاز شود و مقدمه ای مناسب داشته باشد. کلید ارتباط نوشتاری مشخص کردن و وضوح هدف از انتقال پیام است. برای مثال می توانید از جملۀ (در این نامه قصد دارم تا شما را ازعلاقۀ خودم به این موضوع … آگاه کنم) هدف خود را از نوشته تان مشخص می کنید. لحن مکالمه، استفاده از دستور زبان مناسب و املای درست کلمات از نکات قابل توجه در یک ارتباط نوشتاری موثر هستند.
شما به طرف مقابلتان میگویید که آمادهی صحبت کردن هستید، اما دست به سینه میایستید. میگویید دارید به حرفهای او گوش میکنید، اما سرتان را از موبایلتان بلند نمیکنید. اشارات غیر کلامی و نانوشتهی ما معمولا بیش از آنچه فکر میکنیم، احساس و افکار واقعی ما را آشکار میکنند. نحوهی برقراری ارتباط چشمی با دیگران، نوع دست دادن و حتی طرز نشستنتان طی یک مصاحبهی ویدئویی، همه جزئی از ارتباط هستند. فراموش نکنید که شما دائما در حال ارتباط برقرار کردن هستید، حتی وقتی که یک کلمه هم حرف نزنید. اگر میخواهید پیش از یک گفتوگوی مهم، اعتماد به نفستان را افزایش دهید، یک ژست قدرتبخش را امتحان کنید. یا درک و تفسیر زبان بدن دیگران را یاد بگیرید تا بتوانید واکنشهای مناسبی نشان دهید.
۹. از به کار بردن کلمات و آواهای غیرضروری پرهیز کنید
تکرار آواهایی مانند «اِممم» یا «اِاا» هیچ کمکی به ارتقای سطح گفتوگوهای روزانه یا سخنرانیهایتان نمیکند. این آواهای اضافه را حذف کنید تا متقاعدکنندهتر به نظر برسید و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. یکی از راههای این کار این است که دقت کنید که چه زمانهایی در صحبتهایتان از کلماتی مانند «اِممم» یا «مثلا» استفاده میکنید. همچنین میتوانید دستهایتان را از جیبهایتان دربیاورید یا فقط صبر کنید و پیش از شروع صحبت کمی مکث کنید. این سکوتهای گاهبهگاه بیش از دیگران، برای خودتان عجیب و مسخره به نظر میآید. مطمئن باشید.
۸. برای گپهای معمولی و موقعیتهای دیگر از قبل نمایشنامهای در ذهن داشته باشید
گپ زدن یکی از هنرهایی است که افراد زیادی در آن مهارت ندارند. برای زمانهایی که در مواجهه با افرادی که به سختی آنها را میشناسید و سکوتهای اجتنابناپذیر و ناراحتکننده بینتان پیش میآید، داشتن یک نقشهی ذهنی بسیار کمککننده است. اینکه بدانید چطور سر صحبت را باز کنید یک هنر است، یعنی بتوانید موضوعاتی برای گپ زدن (خانواده، شغل، تفریح و سرگرمی، رویاها و آرزوها) پیدا کنید. همچنین میتوانید با اشتراکگذاری اطلاعاتی که میتوانند برای پیدا کردن زمینهی مشترک به شما و طرف مقابلتان کمک کنند، گپ زدن را به گفتوگو تبدیل کنید. گپ زدن در بلند مدت میتواند شما را به فردی خوشحالتر تبدیل کند.
۷. قصه بگویید
قصهها بسیار قدرتمندند. آنها ذهنتان را فعال میکنند، از خراب شدن ارائههای شغلی جلوگیری میکنند، باعث میشوند متقاعدکنندهتر به نظر برسیم، همچنین میتوانند در موفق شدن در مصاحبهها هم کمککننده باشند. یاد بگیرید که چطور به یک قصهگوی افسانهای تبدیل شوید. همچنین میتوانید از واژهی «اما» بیشتر استفاده کنید تا داستانتان را ساماندهی کنید. هر کسی حداقل یک قصه خوب برای تعریف کردن در آستین دارد.
۶. سؤال بپرسید و حرفهای طرف مقابل را تکرار کنید
بیایید صادق باشیم… برای همهی ما پیش آمده است که وقتی شخص دیگری حرف میزند، حواسمان پرت شده باشد یا صحبتهای او را اشتباه شنیده باشیم. سؤال کردن و تکرار چند کلمهی آخرِ طرف مقابل نشان میدهد که به آنچه او میگوید علاقهمندید و برایتان جالب است، همچنین شما را مجبور میکند که توجه و تمرکز داشته باشید و اگر در مورد نکتهای دچار سوءتفاهم شوید، به واضح شدن آن مطلب کمک میکند. برای نمونه: «پس درست متوجه شدم، میخواهید برای روز یکشنبه بلیت بخرید؟»
این کار همچنین برای گپ زدن و پر کردن سکوتهای ناخوشایند نیز مناسب است. به جای اینکه سعی کنید گفتوگو را حول موضوعاتی اجباری مانند آبوهوا ادامه دهید، از طرف مقابل سؤال بپرسید و به پاسخهای او واکنش نشان دهید. مثلا: «برنامهتون برای تابستون چیه؟» یا «آخرین کتابی که خوندید چی بوده؟» شگفتزده شدن از شگفتانگیز بودن مهمتر است.
۵. حواسپرتکنها را کنار بگذارید
هنگامی که کسی با شما حرف میزند یا قرار است که با او وقت بگذرانید، وَر رفتن با موبایلتان بسیار بیادبانه است. شاید خلاص شدن از دست همهی چیزهایی که حواسمان را پرت میکنند یا کنار گذاشتن تکنولوژی به طور کل، ممکن نباشد، اما همین که به خودمان زحمت بدهیم و سرمان را از روی گوشی یا تبلتمان بلند کنیم، به شدت روی ارتباطاتمان با دیگران تاثیرگذار است.
۴. پیامتان را برای مخاطبتان متناسب کنید
افرادی که بهترین ارتباطها را دارند، بسته به اینکه طرف مقابلشان کیست، صحبتهایشان را تنظیم میکنند. شما احتمالا برای صحبت کردن با همکارها یا رئیستان در مقایسه با هنگامی که با مخاطب خاص، فرزندان یا بزرگترهایتان حرف میزنید، زبان و کلام متفاوتی در پیش میگیرید. هنگامی که سعی میکنید پیامی را به کسی منتقل کنید، همواره تلاش کنید که دیدگاه او را نیز مدنظر داشته باشید.
۳. مختصر و مفید باشید
یک مخفف برای واژهی «BRIEF» به معنای «مختصر» در زبان انگلیسی وجود دارد که از سرنامهای کلمات زیر تشکیل شده است:
Background: زمینهچینی
Reason: دلیل
Information: اطلاعات
End: پایان
Follow-up: پیگیری
این مخفف برای این است که در هنگام ایمیل نوشتن به شما کمک کند تا همه چیز را بیان کنید و در عین حال، مختصر و موجز باشید. این سیاست خوبی برای ارتباطات کلامی و نوشتاری است (همیشه میدانم به عنوان یک نویسنده، کارم این است که پیامم را به طور واضح بیان کنم و هر چه سریعتر این مقاله را هم تمام کنم. نگران نباشید، تنها دو مورد دیگر در این لیست باقی مانده است!).
۲. همدلیتان را تقویت کنید
ارتباط یک خیابان دوطرفه است. اگر تمرین کنید که دیدگاههای مخالف را نیز در نظر بگیرید، میتوانید دشواری و اضطرابی را که گاهی هنگام ارتباط برقرار کردن با دیگران دارید، کاهش دهید. برای نمونه، وقتی که مخاطب خاصتان میگوید خستهتر از آن است که بتواند حرف بزند، متوجه میشوید که منظورش واقعا چیست. همدلی کردن به شما کمک میکند که حتی بخشهای ناگفتهی ارتباطتان با دیگران را نیز بهتر درک کنید و کمک میکند که واکنشهای مؤثرتری نشان دهید.
۱. گوش دهید، واقعا گوش دهید
بهترین کاری که میتوانید برای بهبود مهارتهای ارتباطیتان انجام دهید، این است که یاد بگیرید واقعا گوش دهید، توجه کنید و اجازه دهید طرف مقابل حرفش را بزند، بدون اینکه صحبتش را قطع کنید. ما میدانیم که این کار سختی است، اما «یک گفتوگوی خوب، مجموعهای از واژگان است که به زیبایی با گوش دادن پیوند خورده باشد.» در این صورت، حتی اگر سبکهای ارتباطیتان با هم سازگار نباشد، دستِ کم درک درستی از یکدیگر خواهید داشت و میتوانید امیدوار باشید که مخاطبتان هم با همان دقت به حرفهای شما گوش میدهد.