مهارت ریسک کردن عموماً با ریسک پذیری اشتباه گرفته میشود.در حالی که ریسک پذیری یک صفت شخصیتی است و قاعدتاً مورد توجه روانشناسان و شخصیت شناسان قرار میگیرد.در حالی که ریسک کردن یک مهارت است که هر کس میتواند بسته به نیاز خود، در مورد آن مطالعه و تمرین و تجربه کند و از این مهارت، در کار و زندگی خود بهره بگیرد.
در اینجا، پارهای توضیحات در مورد مهارت ریسک پذیری (Risk-taking skill) ارائه میشود که شما میتوانید بر اساس آن، در مورد اهمیت و اولویت این مهارت در سبد مهارتهای خود قضاوت کنید و پس از مقایسه با سایر مهارتهای کلیدی، تصمیم بگیرید که آیا قصد دارید در کوتاه مدت، به این مهارت بپردازید یا اولویتهای مهمتری در زندگی شخصی و شغلی شما وجود دارد.
ریسک کردن، به معنای اقدام کردن برای دستیابی به یک هدف یا خواسته یا برآورده کردن یک نیاز، در شرایطی است که میدانیم این اقدام ممکن است تبعات یا دستاوردهای منفی هم داشته باشد.بر این اساس، مهارت ریسک کردن به معنای جستجوی فرصتهای جدید، ارزیابی تبعات احتمالی، سنجش تبعات مثبت و منفی و مقایسه آنها با یکدیگر و در نهایت، انتخاب میان اقدام کردن و نکردن است.
ریسک کردن دلهرهآور است، خواه در بازی دوستانهی پوکر، خواه وقتی تصمیم میگیرید شغل اصلیتان را برای شروع ایدهی تجاریتان رها کنید. اغلبِ افراد از ریسک کردن دوری میکنند. تنها دلیلش هم این است که سکون راحتتر از حرکت است. جالب است بدانید اکثر افراد موفق به شما خواهند گفت اصلیترین علت موفقیتهایشان اشتیاق وصفناپذیر آنها برای ریسک کردن در کارهایی بوده است که افراد پیرامونشان هیچ تمایلی به آنها نداشتهاند: خواه تولید محصولی باشد که هیچکس سودی برای آن پیشبینی نمیکند، خواه سرمایهگذاری مقداری پول در کسبوکاری که همهی افراد آن را دیوانگی میدانند.
۱. ریسک پذیری ذات کارآفرینی است
اگر ریسک پذیر نیستید، بهجرئت میتوانیم بگوییم پس کسبوکاری هم برای کارآفرینی ندارید. اساسا کارآفرینی با ریسک پذیری گره خورده است. باید مقداری از سرمایهتان را برای توسعهی تجارتتان سرمایهگذاری کنید. البته این امر در بیشتر مواقع اتفاق میافتد، بهعبارتدیگر، هرازگاهی اعتبار خودتان را بابت ایدهای اثباتنشده بهخطر خواهید انداخت. در بیشتر مواقع از چک دستمزدتان برای چندمین بار چشمپوشی خواهید کرد. بنابراین هر تصمیمی که میگیرید، چندین ریسک کوچک دربردارد، مانند: هرماه تعدادی از نیروهایتان ممکن است از کار استعفا دهند، خطمشی اصلی سازمان ممکن است با شکست مواجه شود، و رویکرد جدید شما ممکن است باعث عصبانیت یکی از بهترین اربابرجوعهایتان شود. بهمحض ورود به دنیای کارآفرینی، لازم است بهمثابۀ بخشی از کار، مهیای ریسک پذیری باشید
۲. انواع مختلف ریسک
فقط ریسکهای بزرگ مدنظر ما نیستند، بلکه از ریسکهای کوچک نیز نباید چشمپوشی کنید. ازجملهی اینها ریسک های قابلبرآورد هستند که شامل مجموعهای از ریسکهای شناختهشدهاند. ریسکهای قابلبرآورد شما را قادر میکنند موفقیتهای آیندهتان را پیشبینی کنید. برای مثال، ممکن است بتوانید از دادههایی که در اختیار دارید، نتیجه بگیرید بهاحتمال ۳۰درصد، حضور در نمایشگاه بازرگانی، برای شرکت شما هزینهزا خواهد بود. نوع دیگری از ریسک، ریسکهای مبهماند که خطرهای شناختهشده و نشده را شامل میشوند و فرایند تصمیم گیری را دشوار میسازند. اکثر ریسکهای تجاری به این دسته تعلق دارند، زیرا عوامل بسیاری ازجمله رفتار مشتری و تغییرات اقتصادی چناناند که بهسختی میتوان آنها را اندازهگیری یا پیشبینی کرد. ریسکهای کاملا ناشناخته نیز وقتی رخ میدهند که محصولِ کاملا منحصربهفردی را روانهی بازار میکنیم. شناخت تفاوتهای انواع ریسک به شما کمک میکند میزان پرخطربودن تصمیمهای گرفتهشده در موقعیتهای مختلف را بهتر بشناسید.
۳. شناسایی ریسکهای بیفایده
ریسک پذیرهای خوشبین اینگونهاند که اگر در کاری ۵۰درصد احتمال موفقیت باشد، به آن کار یک شانس خوب میگویند و اگر ۷۵درصد احتمال موفقیت باشد، سوددهی آن را صددرصد میدانند. در دانشنامهی موفقیت، ریسک پذیری عموما نتایج رضایتبخشی بهدنبال دارد. بههرحال، خودتان را با این فکر گول نزنید که همهی ریسکها ریسکهای خوبی هستند یا ریسک پذیری همیشه گزینهای پرخطر است که نتیجهبخش خواهد بود.
بعضی ریسکها، حتی ریسکهای قابلارزیابی، به شکست منتهی میشوند. بهجای اینکه از این واقعیت غفلت کنید، سعی کنید بر نگرانیهای ناشی از ریسک کردن غلبه کنید. به خودتان اجازه دهید احتمال شکست را بپذیرید و وقتی شکست میخورید، خودتان را مقصر ندانید. از تجربیاتتان بیاموزید و رو به جلو حرکت کنید.
۴. ذهن ما بهطور طبیعی سوگیریِ منفی دارد
دو نوع سوگیری در ذهن آدمی وجود دارد که تصورمان را از ریسک کردن، مخدوش میکند. اولین سوگیری این است که تمایل داریم در شکستخوردن مبالغه کنیم. در ارزیابی خام با دادههای عددیِ محدودشده، مردم بهطور بدبینانهای به شکست، بیشتر از توجیه موقعیتهای واقعی تمایل دارند. دومین نوع سوگیری وقتی است که در پیامدهای شکستها مبالغه میکنیم. وقتی واقعیت خارج از کنترل ماست، بدترین نوع پیامدها را پیشبینی میکنیم. وقتی احتمالات ناخوشایندی برای ریسک کردن تصور میکنید، این موارد را بهخاطر بسپارید.
بعضی ریسک ها ارزش بالاتری را تضمین میکنند. نتایج بعضی ریسکها نسبتبه بقیه کمارزشترند. بعضی ریسکها تجارتتان را میسازند یا ویران میکنند. اما تنها یک عنصر مشترک میان همهی ریسکها وجود دارد: آنها متمایزکنندهاند، زیرا بیشترِ مردم تمایلی به ریسک پذیری ندارند. ریسککنندگان دنیای ما طبیعتا بیشتر از دیگران برای بهدستآوردن شرایط بهتر، پافشاری میکنند. چنانکه همه میدانیم، کارآفرینها و تاجرهای برجسته و ممتاز کسانی هستند که موفقیتهای یکشبه را قبول ندارند. حتی اگر تلاشتان به شکست منتهی شود، شکست شما فقط در سبکی است که انتخاب کردهاید. بنابراین ممکن است فرصتهای زیادی را شکار کنید، فقطوفقط به این خاطر که در اشتیاقِ منحصربه فردبودن و فرار از هنجارها هستید.
خوشبختانه این حقایق، تصورتان را از ریسککردن بهعنوان مفهومی عمومی، حداقل کمی تغییر میدهد. شما نیازمند زمانید تا به پیچیدگی ذاتی ریسک پی ببرید. حتی زمان بیشتری لازم دارید تا بهراحتی تن به ریسککردن بدهید. اما با پشتکار، این موضوع بالاخره جزوی از طبیعت ثانویتان خواهد شد. هروقت توانستید، روی عاملهای شناختهشده تمرکز کنید، ابهامها را بپذیرید و بدانید که شکست هیچگاه آخر جاده نیست.
چگونه بر ترس ریسک کردن غلبه کنیم؟
۱. با منفیگرایی مبارزه کنید
دنیای ما مملوء از بلاکلیفی و سردرگمی است. بهعنوان نمونه، به دنیای تجارت بنگرید که بطور خاص در معرض مشکلات و اختلالات غیرقابل پیش بینی قرار دارد. در طول ۵۰ سال اخیر، ما شاهد صعود و سقوط شرکتهای بزرگ و خلق صنایع کاملاً جدید بودهایم. کار یا رفتاری نیست که ریسک نداشته باشد. هر تصمیمی که میگیریم، بهشمول تصمیم خودداری از انجام هر گونه کاری، تا حدی ریسک به همراه دارد. به باور تیم فریس کارآفرین «مشکل، تاثیر پذیری از اندیشۀ منفی است- ما تمایل داریم که ریسک یک کار یا اقدام را بیش از حد نشان دهیم و فرصتهایی را که ممکن است بوجود آید کمرنگ و ناچیز جلوه دهیم.»
رفتار یا اقدام بدون ریسک در این دنیا وجود ندارد. به عوض تأمل درباره عواقب ریسکِ که هرگز اقدام به انجام آن نکردهاید، سعی کنید سناریو را بطور کامل مورد ارزیابی قرار دهید. در این ارزیابی در مورد هر گونه خطر ممکن که است در نتیجۀ حفظ وضعیت موجود بوجود آید، نیز باید فکر کنید. به گفتۀ فریس «ریسک و خطر جزء ثابت زندگی است، بنابراین بر پذیرش نوع درست ریسک که منتج به دستیابی به فرصتهای مفید میشود تمرکز نمایید.» توصیه میکنم از خود بپرسید: کدام ریسک ارزش پذیرفتن را دارد؟ پذیرش کدام ریسک و خطر به زندگیم معنا میبخشد یا شادی بیشتر را به ارمغان خواهد داشت؟ پذیرش کدام ریسک در دراز مدت سود بیشتر خواهد داشت؟
آیا میدانید از دید مارک زاکربرگ، مؤسس فیسبوک و دانشجوی اخراجی دانشگاه هاروارد، بزرگترین ریسک چیست؟ «بزرگترین ریسک، ریسک نکردن است. در دنیای که به سرعت در حال تغییر و تحول است، تنها استراتیژی که محکوم به شکست است، ریسک نکردن است.»
رالف والدو گفتۀ معروفی دارد به این شرح: «زندگی یک امتحان و تجربه است. هر چه بیشتر تجربه کنی و بیازمایی، انسان بهتر و تواناتر خواهی بود.» محققان دریافتند که امیرسون به یک راز پی برده بوده است. نوریس کروگر پژوهشگر و کارآفرین و پیتر دیکسون استاد بازاریابی استراتیژیک در تحقیق سال ۱۹۹۴ شان پیرامون ریسک و تصمیمگیری به این نکته پی بردند که پذیرش خطرهای کوچک و حساب شده باعث افزایش اعتماد بهنفس و کارایی شخصی میشود.
بنابراین هرقدر که بیشتر در یک زمینه تجربه و آزمایش میکنید، مهارت و توانایی تان در آن زمینه بهتر و بیشتر خواهد شد. و هر چه بیشتر ریسک میکنید، تجربیاتتان مثبتتر خواهد شد. مطالعه را از یاد نبرید. مطالعه با کمترین ریسک شما را در پی بردن به راز موفقیت دیگران کمک می کنید. اگر خیلی اهل ریسک کردن نیستید و حتی فکرش هم عرق از کف دستان شما جاری میکند، راه آسانش این است که قبل از اقدام به ریسکهای کلان با عواقب احتمالی قابل توجه، با پذیرش ریسکهای کوچک اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
۳. با ریسکها هوشمندانه تعامل کنید
بسیار مهم است که توجه تان را به این نکته جلب کنم که تقویت اعتماد به نفس در ریسک پذیری، لزوماً به معنای ریسکپذیری هوشمندانه نیست. بهتر آن است که برای هر تصمیم ریسکدار، شرایط و پارامترهایی را در نظر بگیرید و با توجه به این پارامترها ارزیابی دقیق و هوشمندانه از ریسک پیش رو داشته باشید. این رویکرد احتمال این را افزایش میدهد که ریسک تبدیل به فرصت شود. این یعنی تعامل هوشمندانه با ریسک.
۴. نگاه خود به شکست را اصلاح کنید
همانطوری که در مورد موفقیت فکر میکنید، به احتمال شکست و ناکامی نیز بیندیشید و بپذیرید که شکست نیز یک گزینه است و اگر چنین شد مأیوس نمیشوید. در حالی که ذهنیت «ناکام شدن» برای کارآفرینان و شرکتهای نوبنیاد ممکن است کمی عجیب به نظر آید، اما انتظار ناکامی را داشتن میتواند رویشی برای کسب موفقیت باشد. دانشگاه نیویارک آزمایشی را انجام داد که در آن به یک عده از شرکت کنندگان در بازی قمار گفته شده بود که باختن در این بازی اجتنابناپذیر و قابل قبول است و به عدۀ دیگر چنین چیزی قبل از بازی گفته نشده بود. در پایان این آزمایش، کسانی که انتظار باختن را داشتند هنگام باختن افسرده و دل شکسته نشده بودند و توانستند که نسبت به حریفان خود عملکرد بهتری و ریسکهای هوشمندانهتر داشته باشند.
پس بدانید که شکست و ناکامی یکی از گزینهها است و بهتر است که برای کنار آمدن و مدیریت باخت و شکست، پلانی را آماده داشته باشید. داشتنِ آمادگی ذهنی شما را قادر میسازد که در تصمیمگیرهای ریسکدار بهتر عمل کنید و ترس مواجه شدن با عواقب دور از انتظار بر شما غلبه نکند.
۵. تعلل ممنوع؛ تصمیم خود را عملی سازید
گاهی اوقات بهتر است که بعد از تجزیه و تحلیل کامل یک فرصت ریسکدار به ندای درونی خود گوش دهید و تصمیم خود را عملی کنید. گلدبرگ کارآفرین، مؤسس شرکت ایونتجوی (Eventjoy) میگوید که بعد از راهاندازی شرکتش یاد گرفته است که ریسک ایجاد یک شرکت نوبنیاد یا شریک شدن با دیگران آنقدرها زیاد نیست که به نظر میرسد. او میافزاید « شما وقتی کاری را راهاندازی میکنید، آنچه را که در طول پنج سال در یک شغل عادی و معمول یاد میگرید، در طول ۲ سال خواهید آموخت. شما مجبور میشوید که از پس هرکاری برآیید. وقتی پای خلاقیت و عمل به میان میآید، این توانایی میتواند بسیار اثرگذار باشد. بیشتر اوقات در چیزی نقش دارید که احتمالاً بر زندگی میلیونها آدم تاثیر خواهد گذاشت. بر علاوه، اگر کار و شرکتتان از هم پاشید و به سر منزل مقصود نرسید، همیشه راه برای پیدا کردن یک شغل دیگر برایتان باز است.»