دروغگویی در کودکان
دروغگویی در کودکان علل مختلفی دارد که باید به دقت بررسی شود . دروغگویی رفتار زشتی است که اگر به یک عادت در کودکان تبدیل شود راهکارهای ترک آن دشوارتر خواهد بود . دروغگویی در کودکان از سنین بسیار پایین و حتی شاید حدود دو سالگی آغاز میشود و تا حدود 12 سالگی به اوج میرسد. کودکان به ویژه در سن کمتر از 10 سال توانایی تشخیص دروغ کوچک و بزرگ را ندارند. دروغگویی در کودکان آموخته میشود اما این آموزه قابل تغییر است.
دلایل
دروغگویی یکی از انواع اختلالات رفتاری در کودکان است و برای درمان، نیاز به ریشهیابی و علتیابی دارد. کودکان نیز مانند بزرگسالان ممکن است دلایل مختلفی برای دروغگویی داشته باشند. بعضی از این دلایل با بزرگسالان مشترک است و بعضی از آنها نیز به صورت اختصاصی در کودکان مشاهده میشود
1. امتحان کردن
کودک ممکن است به دلیل امتحان کردن دانستههای خود یا پاسخ دیگران دروغ بگویند. مثلا کودکی که درباره رنگ چیزی دروغ میگوید احتمالا قصد دارد بداند دیگران درباره رنگ آن چه نظری دارند.
2. دروغ برای دروغ
تشخیص این شکل از دروغگویی در کودکان برای امتحان دانستهها کمی دشوار به نظر میرسد. کودک دروغ نمیگوید که چیزی به دست بیاورد یا چیزی را امتحان کند بلکه دروغ میگوید فقط چون میتواند این کار را انجام دهد.
3. رؤیا پردازی
کودکان ممکن است اطلاعاتی غیر واقعی را به شکل دروغ بگویند که در واقع از تخیل آنها ریشه گرفته است. به طور مثال ممکن است کودکی ادعا کند عروسکش به او چیزی گفته یا دیده که مرغ از قابلمه به داخل دیس غذا پرواز کرده است.
4. دروغ مصلحتی
این شکل از دروغ در بین بزرگسالان نیز رایج است و تنها تفاوت آن در توانایی بیشتر بزرگسالان در پنهان کردن حقیقت است. کودکی که تقصیر خود را به گردن دیگری میاندازد یا برای یک شکلات بیشتر، خوردن شکلات قبلی را انکار میکند از این شکل از دروغ استفاده میکند. در واقع دروغگویی در کودکان با این شکل به قصد حفظ و به دست آوردن نفع شخصی و یا فرار از تنبیه بدنی یا آسیب است.
با بچه ای که دروغ میگوید چگونه رفتار کنیم؟
نخست مهم است که درباره عملکرد دروغ فکر کنیم. باید تشخیص داد که این دروغگو از چه نوعی هستند و شرایط دروغ چگونه است. دروغ گفتن به رفتار و عملکرد و شدت مسئله بستگی دارد. سطوح مختلف به معنای پیامدهای مختلف است.
دروغ سطح 1
وقتی با دروغگویی کودکان مواجه می شویم، بهتر است آن را نادیده بگیریم. گفتم جملاتی مانند “این دروغ است. من می دانم که چنین اتفاقی برای شما نیفتاده است. ” به هیچ وجه توصیه نمی شود.
این امر به ویژه در مورد دروغ گفتن هایی که از عزت نفس پایین ناشی هستند، صدق می کند. “بنابراین اگر آنها می گویند ،” من 10 گل در فوتبال امروز زدم و همه مرا روی شانه های خود قرار دادند و بسیار شگفت انگیز بود ” و شما فکر می کنید که این درست نیست، پس هیچ چیزی نگویید. این نوع دروغ های سطح پایین به کسی آسیب نمی رسانند اما رفتار خوبی نیست نادیده گرفتن و هدایت به چیزی که می دانید واقعی تر است، بهترین روش است.
دروغ سطح 2
همانطور که در بالا ذکر شد، یک نمونه دروغ های خیالبافی وجود دارد. در این موارد کودک شروع به گفتن داستان های بلند خواهد کرد. وقتی کودک در حال تعریف کردن بود به آرامی به او بگویید ” این مثل یک داستان بلند است، چرا دوباره سعی نمیکنی به من بگویی چه اتفاقی افتاده است؟ این کودک را تشویق می کند دوباره امتحان کند و خیالبافی آن را کاهش دهد.
دروغ سطح 3
اگر چیزی جدی تر باشد، مانند بچه های بزرگتر که دروغ می گویند که کجا بوده اند یا اینکه آیا تکالیف خود را انجام داده اند، والدین باید در این موارد بیشتر فکر کنند. بچه ها تا زمانی که ندانندبه خاطر این نوع دروغ پیامدهایی رخ خواهد داد، از آن دست نمی کشند. مانند همه پیامدها این هم باید چیزی کوتاه مدت باشد که به کودک این فرصت را می دهد تا دوباره به سمت انجام رفتارهای بهتر برگردد. برخی از پیامدها می تواند گرفتن تلفن او به مدت یک ساعت یا مجبور شدن به انجام کار سخت و طاقت فرسا.
همچنین بسته به شدت، باید نتیجه دروغ خود را ببیند و آن را جبران کند. اگر او به کودک دیگری ضربه زده و در مورد آن دروغ گفته باشد، نتیجه دروغ گفتن و همچنین ضربه زدن نیز وجود دارد. در این حالت شما نیز به او کمک کنید که نامه عذرخواهی به کودک مورد اصابت قرار گرفته بنویسید.
دروغگویی در نوجوانی و سالهای قبل از آن
این سنین مقاطع حساسی از زندگی هر فرد هستند. در این سنوسال اختیارات و توانایی افراد خیلی بیشتر از دوران کودکی است و نظارت بر رفتار بهویژه در بخشهایی که والدین و بزرگترها حضور ندارند، کمی دشوارتر است. مثلا تأخیر نوجوانی که خودش با وسایل نقلیه عمومی از مدرسه به منزل بازمیگردد و دروغگویی دربارهی این تأخیر، خرج کردن غیرعادی پول توجیبی و… مسائلی است که نوجوانان در موردشان دروغ میگویند. دروغگویی نوجوانان بیشتر در حوزهی روابط اجتماعی و زندگی بیرون از خانه شکل میگیرد. علاقه به تجربهی حس استقلال و تنهایی از اصلیترین عوامل دروغگویی نوجوانان است. آنها دوست دارند خود را مستقل از والدین نشان بدهند و فکر میکنند در سنی هستند که لزومی به اجازه گرفتن از سایرین ندارند، چون به زعم خودشان عقل کافی و توانایی وافی برای گذراندن امور خود دارند. نوجوان دوست دارد تصمیمگیری کند. احترام به حریم خصوصی نوجوانان و ارزشمند شمردن نظرات و تصمیمات آنها کمک زیادی به ترک دروغگویی میکند. وقتی شما همیشه نوجوان خود را گناهکار بدانید، به او مشکوک باشید و حرفهایش را باور نکنید، انگیزهای برای تغییر و خوب بودن در اختیارش نمیگذارید. حتی اگر به شما راست هم بگوید، دفعهی بعد این کار را نخواهد کرد، چون میبیند که راستگویی او اهمیتی ندارد و در هر صورت مقصر شناخته میشود.
راه حل
-طوری رفتار کنید که نوجوان بفهمد متوجه دروغ او شدهاید و این دروغ برایتان ناخوشایند بوده است. به او آزادیهای مجاز بدهید. اگر دوست دارد به جشن تولدی برود که دوستان معقول با اجازهی والدین در آن حضور دارند، بیهوده ممانعت نکنید. از «این کار را بکن و آن کار را نکن» گفتن پرهیز کنید. نوجوان در سن بلوغ از این دستورات تربیتی هیچگونه حسن نیتی برداشت نمیکند. از دید او شما دیکتاتوری مستبد هستید که آزادیهای او را تحتالشعاع قرار داده است. ضمن اینکه اهمیت احتیاط و شیوهی مراقبت کردن از خود را به او میآموزید به آزادیهای او احترام بگذارید و اجازه بدهید استقلال را تجربه کند.
-در سالهای پایانی نوجوانی درک متقابل والدین و فرزندان بیشتر میشود. به عنوان پدر و مادر از برخورد با چالشهای رفتاری این سن نهراسید. حتی اگر بهترین شرایط خانوادگی نیز در خانه حکمفرما باشد، در این سنین برخورد و اصطکاک میان فرزندان و والدین پیش میآید. تفاوت نسلی و شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی زمان و… همیشه وجود دارد و از این اختلاف نظرها گریزی نیست. از مشکلات فرار نکنید. با-چالشها روبهرو شوید و ضمن حفظ خونسردی، در تعاملی سازنده مسائل را با کمک نوجوان خود حل کنید.
-حتی اگر نوجوان شما در مورد مسئلهی مهمی دروغ گفت (برداشتن پول از کیف یا جیب شما و انکار آن)، جا نخورید. بدانید تنها فرزند شما نیست که اشتباه میکند. در این سنین حساس همه اشتباهاتی دارند و حذف این اشتباهات به خونسردی و آگاهی والدین بستگی دارد. در مثال عنوان شده، ریشهیابی دروغ مهمتر از پرداختن به مسئلهی دروغگویی است. علت اصلی دروغ را کشف کنید. چرا از کیف یا جیب شما پول برداشته است؟ این پول برای چه چیزی خرج شده است؟ علت پنهانکاری چیست؟ ترس از شما؟ خرید چیزی نامعقول؟ و… .
دروغ شنیدن از فرزندان سخت است، اما تصور نکنید دروغگویی در کودکان و نوجوانان به معنای جانی شدن آنها در آینده و تباه شدن اخلاقیات آنان است. دروغگویی ریشه در فرایند رشد دارد. کودکان شما تا بلوغ راه پرپیچ و خمی در پیش دارند و شرط سالم طی کردن این مسیر حمایت و تربیت آگاهانهی شماست. صبور باشید و در سایهی پروردگار فرزندانی برومند و سالم تربیت کنید.