علاقه مند کردن کودکان به غذا یکی از دغدغه هایی است که اغلب پدر و مادران با آن دست و پنجه نرم می کنند. علاقه و ذایقه کودکان در سنین مختلف تغییر می کند اما والدین می توانند با استفاده از روش های مناسب علاقه کودک را به غذاهایی که مفیدند جلب نمایند. برخی والدین دوست دارند کودکشان خوش اشتها باشد و به راحتی غذا بخورد. برخی کودکان خوش اشتها و برخی به اصطلاح بدغذا هستند
علل بدغذایی کودک
کودکان به دلایل مختلفی ممکن است کم غذا شود:
1 – کودک غذا و یا غذا خوردن را با یک تجربه آزارنده مثل خفگی، بالا آوردن غیرارادی به هنگام خوردن غذا، دارو خوراندن به کودک و… تداعی می کند. 2- والدین کودک به صورت سهوی و غیر عمد، وسواس کودک را در انتخاب غذا یا غذا نخوردن تقویت می کنند، مثلا؛ وقتی کودک از خوردن غذایی خاص امتناع می کند، والدین آن را بر می دارند و غذای دلخواه کودک را مهیا می کنند. 3- برخی از کودکان به خاطر بیماری های خاص یک مقطع رشدی خود مثل بیماری برگرداندن غذا بر اثر التهاب معده و مری،سندرم روده باریک و… تجربه های غذایی مناسبی را ندارند. 4- در خانواده هایی که فرزندان آنها مشکلات خوردن غذا دارند، یک چرخه زورگویی قابل مشاهده است. معمولا این کودکان به هنگام غذا خوردن، رفتارهای منفی زیادی دارند رفتارهایی چون،لجبازی، شکایت،نافرمانی، بازی بازی کردن با غذاو… و در عین حال، والدین نیز هنگام غذا دادن به کودک رفتارهای منفی بیشتری نشان می دهند، یعنی بیشتر دستورات منفی و ناخوشایند می دهند و یا اظهارات منفی زیادی به هنگام غذا دادن به بچه اظهار می کنند.
اولین روش برخورد با بچههای بدغذا
گاهی اوقات والدین با به کار گرفتن همه توصیههای گفته شده باز هم دچار مشکل میشوند و کودکشان از خوردن بعضی از خوراکیها مثل شیر، میوه و سبزی، ماهی و… امتناع میکند. در چنین شرایطی اولین توصیه ما این است که به هیچ عنوان نباید بچه را به زور وادار کرد که فلان ماده غذایی را بخورد، بلکه تشویق کودکان به مصرف غذاهای سالم باید غیرمستقیم باشد. از طرفی خانوادهای میتواند توقع مصرف غذاهای سالم را از کودک داشته باشد که تکتک اعضای خانواده همه نوع موادغذایی را بخورند و ذائقه غذاهای خاصی نداشته باشند. به بیان دیگر نمیتوانیم غذای سرخ کرده درست کنیم و از کودک بخواهیم غذای بخارپز بخورد، در عین حال، اغلب کودکان در دو تا چهار سالگی معمولا یکی از والدین خود را به صورت ناخودآگاه الگو قرار میدهند و همه رفتارهای او را تقلید میکنند.
(در بسیاری از موارد دخترها از پدر و پسرها رفتار مادر را تقلید میکنند) بنابراین توصیه ما به والدین این است که در حضور بچه همه نوع موادغذایی را مصرف کنند. در این صورت بعد از گذشت سه تا چهار هفته کودک سعی میکند همان غذاها را اگر هم قبلا دوست نداشته، امتحان کند و در بسیاری از مواقع نیز به سمت این غذاها تمایل پیدا میکند و چه بهتر که این غذاها سالم و باارزش بالا باشند، اما اگر ذائقه کودک تغییری نکرد و باز هم از خوردن سبزی، شیر و… خودداری کرد باید امیدوار باشیم که در مهدکودک شرایط بهتر شود. معمولا مربیان حرفهای مهدکودک بچههای به اصطلاح خوش خوراک را در مرکز توجه قرار میدهند و از بچههای دیگر میخواهند مانند او رفتار کنند و همه موادغذایی را بخورند.
مثلا اگر بچهای شیر دوست ندارد و ببیند دوستش در مهدکودک شیر میخورد و مربیان او را تشویق میکنند، به صورت غیرارادی به سمت خوردن شیر رغبت پیدا میکند؛ بنابراین تاثیر گروه همسالان و اهمیت رفتن بچهها به مهد را نمیتوان نادیده گرفت.
غذای کودک را نچشید
به گفته دکتر کلانتری، مادران هنگام پختن غذاهای کمکی به هیچ عنوان نباید مزه غذا را بچشند، چون اگر تشخیص بدهند غذا کم نمک است به آن نمک میزنند و به این ترتیب مادر ناخواسته کودک را به سمت غذاهای شور ترغیب میکند و باعث میشود کودک در دوران بزرگسالی علاقه بیشتری به مصرف نمک داشته باشد. حتی توصیه ما این است که خانوادهها از همان دوران کودکی فرزندشان از آوردن نمکدان سر سفره خودداری کنند.
از طرفی در دو سال اول زندگی کودک، کلیهها به طور کامل کار نمیکنند و با مصرف نمک زیاد، شاهد تجمع آب و نمک در بدن کودک و متاسفانه اختلالات کلیوی، قلبی و ریوی خواهیم بود که سلامتش را به خطر میاندازند. باید بدانید تا یکسالگی اضافه کردن نمک و شکر در غذاهای کودک ممنوع است، اما از یکسالگی به بعد، مادر باید حداکثر سه انگشت خود (مثلا انگشت شست، نشانه و میانه) را به صورت فشرده در ظرف نمک فرو ببرد و بعد از کمی فشار آرام دستش را از ظرف خارج کند. دانههای نمکی که بین انگشتان او باقی میماند، مقدار نمک مجازی است که باید در غذای کودک آن هم بعد از سن مجاز، ریخته شود.
نگرانی بیش از حد ممنوع
در بسیاری از مواقع کودک به دنبال بهانهگیری است و فهرست غذاهایی که نمیخورد بتدریج زیاد میشود. در واقع کودک بهانهگیر سعی دارد از غذا به عنوان ابزاری برای تسلط بر والدین استفاده کند. پس اگر فرزندتان علاقهاش را به غذایی از دست میدهد و از خوردن آن امتناع میکند به این موضوع توجهی نکنید و اجازه دهید آنچه دوست دارد بخورد و آنچه را نمیخواهد نخورد و پس از اتمام زمان غذا خوردن، ظرف غذایش را بدون هیچ اشارهای بردارید.
وقتی هم کودک به خوبی غذا میخورد از او تعریف و تمجید کنید. از طرفی تا حد امکان، برای اعضای خانواده یک نوع غذا بپزید و هیچ وقت چند نوع خوراکی را به کودک پیشنهاد ندهید تا از میان آنها یکی را انتخاب کند، چون این کار برایتان دردسرساز شده و ممکن است کودکتان بدغذا شود. اگر هم فرزندتان غذایش را نمیخورد، او را تا اتمام غذا سرسفره یا میز ننشانید و با او سازش کنید. مثلا بگویید: «اگه فقط چهار قاشق دیگه بخوری میتونی از سر میز بلندشی!» فراموش نکنید نگرانی بیش از حد فقط اعصابتان را به هم میریزد، چون فرزندتان با یک وعده غذا نخوردن از گرسنگی نمیمیرد و سوءتغذیه نمیگیرد، پس باقیمانده غذایش را نخورید یا به او جایزهای مثل شکلات و بیسکویت ندهید، چون باید بداند که اگر غذایش را نخورد چیز دیگری به جای غذا به او داده نخواهد شد.
نکات مرتبط با علاقمندی کودکان تا سه سالگی به غذا
کودکان از یک سالگی به بعد علاقمند می شوند خودشان غذا بخورند. بهتر است این اجازه را به او بدهید تا خودش غذایش را بخورد. پارچه بزرگی پهن کنید که نگران کثیف کاری او نباشید. کودکی که غذا را مطابق میل خود بخورد، بیشتر به غذا خوردن تمایل پیدا می کند..برنامه ثابتی برای غذا خوردن کودکتان در نظر بگیرید. ساعات خاص و ظروف مشخص کمک می کند برنامه غذایی کودکتان تنظیم شود و تغذیه او راحت تر شود.اگر کودکتان تمایل به بازی با غذا دارد، این اجازه را به او بدهید. وع قوانین سخت و لج بازی کردن علاقه کودک را به غذا کم می کند.گاهی اوقات کودکان نسبت به یک غذای خاص حساسیت نشان می دهند. مثلا سیب زمینی یا هویج نمی خورند. می توانید با رنده کردن آن ها در ماست، در وعدعاستفاده کنید.
نکات مرتبط با علاقمندی کودکان در سنین بالاتر به غذا
سعی کنید میزان میان وعده ها را تنظیم کنید تا هم به قدر کافی ویتامین ها به کودک برسند و هم اینکه معده کودک پر نشود تا جایی برای وعده اصلی نماند.در سنین 4-5سالگی کودکان ممکن است لجباز شوند و استقلال برایشان نکته برجسته ای شود. با ملایمت و ملاطفت کودک را به خوردن تشویق کنید و برایش جایزه در نظر بگیرید.
درمان مشکلات غذا نخوردن کودکان
کودکانی که مشکلات غذا نخوردن دارند معمولا آنقدر می خورند که رشد کنند. مشکلات شان هم معمولا بدون درمان رفع می شود؛ ولی بعضی از این کودکان به قدر کافی مواد غذایی دریافت نمی کنند و در برخی موارد رشد جسمی، اجتماعی و هیجانی آنها به خطر می افتد که در چنین مواقعی واجب است برنامه مناسبی برای تغذیه کودک تنظیم شود . لذا برای پیشرفت سریعتر در درمان، همکاری متخصص تغذیه کودک و روان شناس کودک لازم و ضروری است.اما در شرایط معمول تر درمانی سیری متفاوت از قبل دارد. ماهیت مشکل بر درمان بسیار تاثیر گذار است. توجه به عوامل خانوادگی بالخص والدینی و محیطی بسیار حائز اهمیت است. والدینی که در مورد اختلالات خوردن فرزند خود کمک می خواهند، دربسیاری از موارد، مشکلات هیجانی و زناشویی دارند که این عامل به خودی خود تاثیر مبرهن و بسزایی در مشکل فرزند دارد، درمان صرف مشکل کودک کارساز نیست و حتی به طور قطع می توان اظهار کرد که درمان بی نتیجه است. تجارب بالینی متعدد نشان داده است برطرف کردن مشکل والدین، منجر به رفع مشکل غذا نخوردن کودک نیز می شود.
روال معمول غذایی را تغییر دهید :
روال معمول غذا خوردن فرزند خود را تغییر دهید تا بیشتر از قبل متمایل به غذا خوردن شود. بهتر است یک نفر نیز همراه کودک غذا بخورد، البته آن فرد باید در مقابل رفتارهای امتناعی کودک از غذا خوردن صبر پیشه کند و هرگز به زبان بازی و کنایه زدن متوسل نشود. در حد فاصل بین وعده های اصلی غذا خوردن، سعی کنید دسترسی کودک به غذا را به حداقل برسانید. به احتمال زیاد باید غذاهای سبک بین وعده های اصلی را نیز حذف کنید و به کودک فقط آب بیاشامید. اگر چه بسیاری از والدین این روش را نمی پسندند، اما اگر قرار است به کودک غذاهای سبک بدهیم، غذاها باید سر وقت داده شوند و آن هم به مقدار بسیار محدود.
از تکنیک توجه افتراقی کمک بگیرید :
در این تکنیک لازم است شما محرک مطلوب یا تقویت کننده مثبتی را به وقوع یک رفتار غذایی مناسب (مثلا به خوردن غذایی که کودک قبلا از خوردن آن امتناع می کرد) وابسته کنید. در عین حال، پاسخ های نامناسب کودک ( مثلا غذا نخوردن او ) را نادیده بگیرید، یا روی خود را برگردانید. برای این کار بهتر است شما مقدار کمی از غذایی را که کودک قبلا نمی خورده را به او بدهید، اگر خورد، او را تشویق کنید اگر نخورد، چیزی به او نگوئید فقط روی خود را برای چند ثانیه از او برگردانید. سپس دوباره غذا را پیش بکشید این کار را چند بار لازم است تکار کنید(برای این که کودک غذایی را که قبلا از خوردنش امتناع می کرده را بپذیرد، 10 بار ارائه غذا واجب است). حتی گاهی ممکن است این کار به تعداد جلسات متعددی تکرار شود تا کودک آن غذای امتناعی خود را قبول کند.
از دیگر تقویت کننده های رفتاری استفاده کنید :
1 – خوردن غذاهای مورد علاقه کودک را به خوردن غذاهایی که او دوست ندارد، وابسته کنید. 2 – بعد از خوردن یک غذای نادلخواه، مجاز است کارهای لذت بخش مثل بازی با پلی استیشن برای مدتی کوتاه، انجام دهد. 3 – کودک بعد از خوردن یک غذای نادلخواه می تواند برای مدتی کوتاه با اسباب بازی دلخواه خود بازی کند. 4 – بابت هر غذایی نادلخواهی که کودک می خورد به او نمره دهید و در نهایت بعد از رسیدن نمرات به یک حد نصابی، نمرات را با برخی از فعالیت ها تعویض کنید.