اختلال بد شکلی بدن
اختلال بدشکلی بدن نوعی بیماری مزمن روانی است که در آن فرد دائم در مورد نقص در ظاهر خودش فکر میکند؛ چنین نقصی یا جزئی است و یا حتی خیالی. اما از نظر فرد، ظاهرش آنقدر شرمآور به نظر میرسد که نمیخواهد جلوی کسی دیده شود.هنگامی که به اختلال بدشکلی بدن مبتلا باشید، بهشدت درباره ظاهر و دورنمای بدنتان وسواس روحی پیدا میکنید و اغلب ساعتهای زیادی از روز را به آن میپردازید. چنین درک ناقصی باعث پریشانی میشود و وسواس بر توانایی عملکردی در زندگی روزانه تأثیر منفی میگذارد. ممکن است به دنبال روشهای متعدد برای افزایش زیبایی یا ورزش بیش از حد برای “حل” چنین نقصی بگردید اما هرگز راضی نمیشوید. اختلال بدشکلی بدن که «بدشکلیهراسی» نیز نامیده میشود به ترس ناشی از داشتن ناهنجاری جسمی اشاره میکند.
نشانههای اختلال بد شکلی بدن
1-نگرانیها درباره ظاهر ممکن است شامل هر نقطهای از بدن شود، اما رایجترین نقاط، صورت و سر هستند. برای مثال، افراد ممکن است مشغلههای ذهنی درباره عیوب خیالی یا جزئی داشته باشند که دربرگیرنده پوست (برای مثال، آکنه، لکها، منافذ، چروکها، جای زخم یا سوختگی)، بینی (برای مثال، نگرانی درباره بزرگ بودن، پهن بودن، صاف نبودن یا نامتناسب بودن بیش از حد بینی) یا موهایشان (برای مثال، نازک بودن، تاس بودن، ریزش مو، پرمویی بدن، جنس مو، تقارن) باشد.
2-اغلب افراد این نگرانیها را درباره نقاط متعددی از بدنشان دارند. به مرور زمان، شمار این مشغلههای ذهنی بیشتر میشود و ممکن است از یک نقطهی بدن به نقطه دیگری منتقل شود. در مطالعهای که اخیراً روی ۲۰۰ فرد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن انجام شد، دریافتند بهطور میانگین، افراد با شش تا هفت نقطه از بدنشان در طول بیماری مشغله داشتند.
3-برخی از بیماران اختلال بد شکلی بدن نگران این هستند که عیوب آنها یا ظاهر کلیشان «غیرجذاب» یا «غیرعادی» است، درحالیکه برخی دیگر از بیماران اختلال بد شکلی بدن، ظاهر خود را «زشت»، «ناقص»، یا «هیولایی» توصیف میکنند. ماهیت افکار و تصاویر درباره عیوب، از این نظر که وقتگیر هستند (برای مثال، بهطور معمول سه تا هشت ساعت در روز رخ میدهند)، مقاومت در برابر آنها دشوار و کنترلشان سخت است.
4-افکار مزاحم و وقتگیر درباره ظاهر میتوانند سبب پریشانی احساسی قابلتوجه، عزتنفس ضعیف و دشواری در تمرکز شوند. بیش از ۹۰ درصد بیماران اختلال بد شکلی بدن، رفتارهای تکراری و وسواسگونهای را در تلاش برای کاهش یا پیشگیری از پریشانیهای مرتبط با مشغلههای ذهنی ظاهری، از خود بروز میدهند.
5-تشریفات معمول شامل مقایسه ظاهر خود با ظاهر دیگران، چک کردن مکرر در آینه و دیگر سطوح بازتابنده (مانند پنجره مغازهها)، پوشاندن عیوب با لباس، آرایش یا موقعیت بدن (مثلاً پوشیدن کلاه برای پوشاندن ریزش مو یا بهکاربردن کرم پودر برای پوشاندن آکنه یا جای زخم و سوختگی)، آراستگی افراطی (برای مثال، شانهکردن موها، آرایش، اصلاح)، برنزه کردن، اطمینانطلبی و کندن پوست هستند.
6-ورزش افراطی، بهویژه وزنهبرداری، رژیم غذایی، استفاده از هورمونسازها/ مکملها/ استروئیدهای آنابولیک و پنهانسازی با لایههای اضافی بهویژه میان مردانی که دچار اختلال بدریختی عضلانی هستند، که مشغله ذهنی آنها، داشتن ساختمان عضلانی بیش از اندازه کوچک یا ناکافی است، رایج است.
7-تمامی این رفتارها از این نظر که بیماران تحریک میشوند کارها را بهطور مکرر انجام دهند و مقاومت در برابر آنها یا کنترلشان سخت است، بهعنوان وسواس مفهومسازی شدهاند. به هرحال، این رفتارها یک آرامش موقتی بههمراه دارند و در نهایت، در تداوم پریشانی، نقش دارند.
برخی از این رفتارها میتوانند مشغله ذهنی بیمار را در مورد عیوبش بدتر کنند. برای مثال، کندن پوست، رفتاری که حدود یک- سوم بیماران اختلال بد شکلی بدن گرفتار آن هستند تا نقصهای جزئی یا خیالیشان را از بین ببرند ممکن است شامل استفاده از ابزار تیز (نظیر تیغ ریشتراشی) شود و میتواند سبب آسیبهای پوستی قابل توجهی شود که در عوض، احساس شرم و اضطراب فرد را بیشتر میکند.
در یک تلاش نومیدانه برای کاهش پریشانی، برخی افراد به پروسههای «خودت انجامش بده» متوسل میشوند، پروسههایی نظیر شکستن بینی توسط خود فرد. افراد ممکن است زیر تیغ جراحیهای زیبایی پزشکی یا غیرپزشکی گران بروند که معمولاً نتایج ضعیفی به همراه دارد.
گزارشات بالینی و مطالعات گذشتهنگر درباره بیماران اختلال بد شکلی بدن که پروسههای زیبایی انجام دادند، حاکی از آن است که بیماران اغلب هیچ تغییری در نشانههای اختلال بد شکلی بدن یا تشدید نشانههای اختلال بد شکلی بدن تجربه نمیکنند؛ برای بیماران این غیر معمول نیست که پس از انجام فرایندهای زیبایی، مرکز نگرانی در آنها از یک نقطه از بدن به نقطه دیگری انتقال پیدا کند. درصد کمی از افراد که ممکن است بهبود نشانههای اختلال بد شکلی بدن را تجربه کنند، بهبود معمولاً کوتاهمدت است و برخی از بیماران، نگران هستند که بهبودشان چقدر دوام خواهد داشت.
نارضایتی شدید ناشی از فرایندهای زیبایی میتواند منجر به خشونت علیه خود یا پزشک معالج شود. این امر میتواند تمایل به خودکشی را میان این جمعیت آسیبپذیر افزایش دهد و پروندههای مستند شدهای درباره بیماران اختلال بد شکلی بدن ناراضی که علیه پزشکانشان، شکایت کردهاند و آنها را تهدید کردهاند، وجود دارد.
8-ترس از ارزیابی منفی دیگران به اجتناب از فعالیتهای روزانه از جمله مدرسه، کار و تعامل با همتایان (در قرار ملاقاتها و رویدادهای اجتماعی) دامن میزند. بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، اغلب برای اجتناب از موقعیتهایی که ممکن است نگرانیهای آنها را درباره ظاهرشان تشدید کند، دردسر زیادی میکشند. برای مثال، برخی از بیماران متوجه میشوند که از قرار گرفتن جلوی آینه اجتناب میکنند، اگرچه بسیاری از بیماران بین این دو حالت (رفتن جلوی آینه و اجتناب از آینه و سطوح بازتابنده) متغیر هستند.
برخی بیماران حتی آینهها را از خانهشان دور میکنند. بیماران ممکن است از فعالیتهایی که مستلزم در معرض گذاشتن اندامهایی از بدنشان است که آنها از آن شرم دارند، اجتناب کنند، فعالیتهایی مانند شنا یا پرو هنگام خرید لباس یا رفتن به ساحل.
افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن ممکن است از رابطه جنسی بخاطر شرم بیش از اندازه از عریان دیده شدن، اجتناب کنند. بیماران اغلب از موقعیتهای اجتماعی نظیر کار یا مدرسه اجتناب میکنند و ممکن است کار یا تحصیل را به کلی کنار بگذارند. آنها از حضور در مراسم اجتماعی مانند میهمانیها و یا قرار ملاقات جهت دوستیابی بهواسطه آنکه عیوب آنها را در معرض توجه قرار میدهد و منجر به مسخرهشدن میشود، اجتناب میکنند. همچنین ممکن است از نور روشن هم دوری کنند، چون اعتقاد دارند عیوبشان در نور روشن برجستهتر میشود و اگر جرأت بیرون رفتن پیدا کنند، رستورانهایی را انتخاب میکنند که نورپردازی ملایمی دارند. وقتی نشانهها شدید باشد، بیماران اختلال بد شکلی بدن ممکن است به لحاظ اجتماعی منزوی و خانهنشین شوند.
اختلالات همراه با اختلال بد شکلی بدن
به دلیل اختلالهای همراه مکرری که اختلال بد شکلی بدن دارد، تشخیص آن در زمینههای بالینی اغلب نادیده گرفته میشود. افسردگی، اختلال اضطراب اجتماعی، OCD و اختلال سوءمصرف موادمخدر از رایجترین اختلالهای همراه با اختلال بد شکلی بدن هستند. اختلالهای شخصیت، بهویژه از نوع اجتنابی، وسواس فکری- عملی، پارانوئید و وابسته نیز میان بزرگسالان مبتلا به اختلال بد شکلی بدن رایج است.
در بیش از ۶۰ درصد از بیماران اختلال بد شکلی بدن، افسردگی همراه و خودکشی رایج است. دادههای موجود حاکی از آن است که ۸۰ درصد از افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن خیال خودکشی داشته و ۲۴ تا ۲۸ درصد آنها مرتکب خودکشی شدهاند. نرخ افکار و تلاشهای خودکشیگرایانه بیماران اختلال بد شکلی بدن در مقایسه با هنجارهای جمعیت امریکا و دیگر اختلالهای روانپریشانه، از جمله اختلال افسردگی، اختلال دوقطبی و اختلال خوردن، بهطور قابلتوجهی بالا است.
با وجود این، شرم از نشانهها و فقدان بینش میتواند افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن را نسبت به پیگیری درمان در مراکز خدمات بهداشت روانی یا افشای نگرانیها درباره ظاهرشان (مگر در صورت سوال شدن) بیمیل کند. بنابراین، ارائهدهندگان خدمات بهداشت روانی باید بهطور صریح درباره اختلال بد شکلی بدن سوال کنند.
اختلال بدشکلی بدن معمولاً بهخاطر اختلالهای همراه و مشابه (از قبیل افسردگی، OCD، فوبیای اجتماعی، اختلال موکَنی، اختلالهای خوردن و اختلالهای روانپریشانه)، اشتباه تشخیص داده میشود. اگر اختلال بد شکلی بدن اشتباه تشخیص داده شود، افراد ممکن است درمانی دریافت نکنند یا درمانهای نامؤثر دریافت کنند.
درمان
1-رفتاردرمانی شناختی
-کمک به یادگیری در مورد ناراحتی بالینی و احساسات، افکار خلق و خوی و رفتار
-بهرهگیری از بینش و دانشی که درباره رواندرمانی میآموزید برای کنار گذاشتن افکار منفی و دیدن خود از زاویهای واقعی و مثبت
-آموزش راههای سالم برای رویارویی با میلها و یا عادتهای نامناسب، مانند وارسی کردن خود جلوی آینه و یا کشیدن پوست
-آموزش رفتارهای سالم دیگر، مانند چگونگی معاشرت با دیگران
شما و درمانگر میتوانید در مورد نوع درمان مناسب، اهداف درمان و مسائل دیگری مانند تعداد جلسات و طول درمان صحبت کنید.
2-درمان اختلال بد شکلی بدن از طریق دارو درمانی
درمانهای مؤثری برای اختلال بد شکلی بدن وجود دارند. دارودرمانی با SRI و درمان شناختیرفتاری (CBT)، درمانهای درجهی یک برای اختلال بد شکلی بدن در نظر گرفته میشوند. مطالعات دارویی اساساً SRI را بررسی کردهاند و دریافتهاند که کلومیپرامین، فلووکسامین، فلوکستین، سیتالوپرام و اِسسیتالوپرام مؤثر هستند و نرخ پاسخها از ۵۳ تا ۷۳ درصد گزارش شده است. قابل ذکر است که SRI برای نشانههای اختلال بد شکلی بدن مؤثرتر از داروهای ضدافسردگی دیگر است.
توصیه شده است که حداقل ۱۲ هفته قبل از امتحان کردن داروهای دیگر یا افزودن آنها به رژیم بیمار، SRI با دوز مناسب امتحان شود. درمان موفق با SRI میتواند منجر به بهبود نشانههای اختلال بد شکلی بدن شود، بهبودهایی در حیطه: کاهش مشغله ذهنی درباره ظاهر و رفتارهای تشریفاتی و اجتنابی مرتبط با آن مشغلهها، بینش، نشانههای افسردگی و کیفیت کلی زندگی که ممکن است در جریان درمان، بهبود یابد. پس از دارودرمانی موفق، بسیاری از بیماران گزارش میکنند که اگرچه به ظاهر فرقی با گذشته نکردهاند، امّا نسبت به ظاهرشان، پریشانی و اضطراب کمی دارند. برخی از بیماران از این باور میگویند که ظاهر آنها در طول درمان بهتر شده است.
3-بستری در بیمارستان
در برخی از موارد، علائم اختلال بدشکلی بدن ممکن است آنقدر شدید باشد که نیاز به بستری روانپزشکی پیدا کنید. بستری شدن در بیمارستان روانی به طور کلی تنها زمانی توصیه میشود که به درستی قادر به مراقبت از خود نیستید و یا زمانی که در معرض خطر بالقوه برای آسیب رساندن به خودتان هستید.در اغلب موارد، درمان اختلال بدشکلی بدن بدون کمک حرفهای بسیار دشوار است. اما میتوانید برخی از نکات را رعایت کنید تا به برنامه درمانی کمک شود، از جمله:
به برنامه درمانی وفادار باشید. در جلسات درمانی غیبت نکنید، حتی اگر حال و حوصله رفتن ندارید.
داروهایتان را درست طبق دستورالعمل مصرف کنید. حتی اگر احساس خوبی دارید، باز هم مصرف داروهایتان را کنار نگذارید. اگر مصرف دارو را کنار بگذارید، علائم بیماری شاید دوباره برگردد. همچنین شاید با علائم ناشی از ترک زودهنگام و ناگهانی دارو روبرو شوید.
درباره وضعیت بالینی خود اطلاعات کسب کنید. یادگیری در مورد اختلال بدشکلی بدن میتواند موجب توانمندسازی و ایجاد انگیزه برای پایبندی به برنامه درمان شود.
به علایم هشداردهنده توجه کنید. با دکتر یا درمانگر مشورت کنید تا عوامل تحریککننده برای آغاز علائم را شناسایی کنید. طوری برنامهریزی کنید که بدانید در صورت بازگشت علائم چه کارهایی باید انجام دهید. در صورتی با دکتر یا درمانگر تماس بگیرید که متوجه هر گونه تغییرات در علائم یا احوالتان میشوید.
فعال شوید. فعالیت بدنی و ورزش میتواند به مدیریت بسیاری از علائم مانند افسردگی، استرس و اضطراب کمک کند. فعالیت جسمانی همچنین میتواند با اثر برخی از داروهای روانی که باعث افزایش وزن میشوند مقابله کند. پیادهروی، آهسته دویدن، شنا، باغبانی و یا نوع دیگری از فعالیتهای جسمانی لذتبخش را در نظر بگیرید.
از مواد مخدر و الکل اجتناب کنید. الکل و مواد مخدر میتواند نشانههای ناراحتی ذهنی را وخیمتر کند یا با داروها تداخل پیدا کند.
تحت مراقبتهای پزشکی معمول قرار بگیرید. از معاینات غفلت نکنید و یا جلسات ملاقات با دکتر خانوادگی را جا نگذارید، بهخصوص اگر حالتان خوب نیست. ممکن است مشکل بهداشتی جدیدی داشته باشید که باید به آن پرداخته شود و یا با عوارض جانبی دارو روبرو شدهاید.
مقابله با اختلال بدشکلی بدن میتواند چالشبرانگیز باشد. در مورد بهبود مهارتهای مقابلهای، راههای تمرکز روی شناسایی، نظارت و تغییر افکار منفی درباره ظاهر خود، با دکتر یا درمانگر صحبت کنید.
این نکات را برای کمک به مقابله با اختلال بدشکلی بدن در نظر بگیرید:
1-در دفترچهای یادداشتبرداری کنید. این میتواند برای بیان درد، خشم، ترس و یا احساسات دیگر سودمند باشد.
2-به هیچ وجه منزوی نشوید. سعی کنید در فعالیتهای طبیعی شرکت داشته باشید و مرتب با اعضای خانواده و یا دوستان دور هم جمع شوید.
3-مراقب خودتان باشید. غذاهای سالم بخورید، فعالیت بدنی داشته باشید و به اندازه کافی بخوابید.
4-کتابهای خودیاری معتبر بخوانید. در مورد آنها را با دکتر و یا درمانگر صحبت کنید.
5-به یک گروه حمایتی بپیوندید. با افراد دیگری ارتباط برقرار کنید که چالشهای مشابهی دارند.
6-برروی اهدافتان متمرکز بمانید. بهبودی یک فرآیند مداوم است. با نگه داشتن اهداف بهبودی در ذهن، باانگیزه بمانید.
7-فنون تمدد اعصاب و کنترل استرس را بیاموزید. فنون کاهش استرس مانند مراقبه، یوگا یا تایچی را امتحان کنید.
8-هرگز زمانی که اندوهگین و یا پریشان هستید تصمیمهای مهم نگیرید. در این حالت شاید بدرستی فکر نکنید و از تصمیمهایی که میگیرید بعداً پشیمان شوید.
9-هیچ راهی برای جلوگیری از اختلال بدشکلی بدن وجود ندارد. با این حال، از آنجا که اختلال بدشکلی بدن اغلب در نوجوانی شروع میشود، شناسایی کودکانِ در معرض خطر این بیماری و شروع زودهنگام درمان تاحدودی سودمند خواهد بود. همینطور درمان نگهداری طولانیمدت ممکن است به جلوگیری از عود علائم اختلال بدشکلی بدن کمک کند.